ما دوتاییمون مشنگ بودیم اون من هنوز ندیده بود.... ولی برام طلا خریده بود😁 منم توی قرار دومم طلاهامو دادم بهش گفتم بفروش وانت بخر میوه فروشی کن 🤣🤣 ماشین خرید زد ب نامم .... بااینکه کلی پول و طلا بهش داده بودم نمیدونم چ اصراری داشتم که ادرس ندم ....مثلا از خیابونمون رد میشد با بلندگو داد میزد میوه میوه ....اما من فقط میخندیدم 🤣🤣 یا مثلا ماشینو ف وخت پولو خواست پس بیاره گفتمش ادرس نمیدم خودم میام😁😁 یبا م میخواست بره خارج از کشور گفتمش باشه بیا فلان کوچه پشتت ب کوچه باشه نبینی از کدوم خونه میام 🤣🤣