نصف بیشتر اعصاب خوردیام بخاطر اینه که همش خونهام
تا بحثمون میشه به شوهرم میگم اره تو که میری سرکار همش هرهرکرکر شبم میای خسته میگیری میخوابی منه بیچاره همش توو خونهام
الانم باز نزدیک بود سر همین قضیه باهاش بحثم بشه
دارم دیوونه میشم خودش هر روز صبح تا شب از خونه بیرون میره سرکار، میدونم سخته ولی باز چهار تا ادم میبینه یه هوایی بهش میخوره
ولی من چی؟ تنها ادمی که میبینم فقط مادرشوهر خواهرشوهرمن😐 خونمونم اصلا افتاب گیر نیست
بیرونم توو این کرونا اخه کجا برم؟!
سرکارم دنبال کار میگردم منتها چیزی که به شرایط زندگیم بخوره نیست😔
لعنت به کرونااااا
شما هم مثل منید؟ یا همش بیرون یا خونهی پدر مادرتونید؟