۳ ساله ک همو میشناسیم قهر و آشتی زیاد داشتیم منم واقعا خسته شده بودم این اواخر احساس کردم اونم ی جوریه با من حتی بهش میگفتم جدا شیم ولی با حرفای عاشقانه دوباره خامم میکرد..تا اینکه واسه اخرین بار بهش گفتم جداشیم اونم گف بعدا حرف بزنیم راجبش بعدم بلاگم کرد دیروز بهش پیام دادم چون فهمیدم با کسیه بهش گفتم خیلی دروغگویی گف من دارم ازدواج میکنم ولی ب تو نگفتم چون میخاستم تو رو هم داشته باشم و ازاینحرفا وکلیم منو سوزوند...دیگ ب هم زدیم