تومجتمع خودمون پیش یه آرایشگرمیرم،امروزرفته بودم اونجا دخترش ۷سالشه من ودوستم ویه خانم دیگه اونجا بودیم من منتظربودم کاردوستم تموم شه من بشینم این اومد نشست رو پای من گفت خاله میای کشتی بگیریم؟منم گفتم نه خاله خانوما ک کشتی نمیگیرن،بعد دخترش گفت پس چرامامانم با بابام کشتی میگیرن تازه من داور میشم انقد خوبههههه تازه بابام مامانمو گازشم میگیره وسط کشتی بعدش باهم میرن بقیه کشتی رو تو اتاقشون میگیرن:/مامانشم میخندید این وسط😐