2777
2789
عنوان

خدا ازشون نگذره

124 بازدید | 10 پست

خدایا من از نفرین بدم میاد ولی دیگه از سرمم رد شده این چه فامیل بدی بود بما دادی؟ این فامیلای از خدای بی خبر چرا باید هر وقت خوشی یه ذره میخواد بیاد سمتمون با یه زنگ چنان همه چیزو بهم بزنن که کلا وقتی خوشحالی خانواده هارو می‌شنویم حسرت بشینه تو نگاهمون؟ خسته شدیم خدا

اون از عمه ی بی درک و فهمی که هربار اسمش تو خونمون میاد نصف گوشت تن ما میریزه اون از عموی مرحومم که اسمشم بیاد تو شیش تا سوراخ موش باید قائم بشیم اون از عموی پیرم که لازمه که بگه انگشت پام خورده به مبل کل خونه ما میشه میدون جنگ اون از زن عموی دهاتی بی فرهنگ که وقتی حتی بهش فکر میکنم تنم میلرزه مگه من و مامانم چه گناهی کردیم؟ چرا هر چقدر من انعطاف پذیرتر میشم بدتر میشه؟ منم نوجوونم منم غرور دارم منم دلم میخواد تو یه محیط آروم درسمو بخونم چرا خانواده ی پدرم با وجود اینکه دختر عمو و پسر عموهای خانواده ی مادریمن انقد باهاشون فرق دارن؟ چرا یه رحمی به ما نمیکنن؟ به خاطر همین چیزا بود که هزار کیلومتر خونمونو ازشون دور کردیم ولی بازم درست نشد بازم با یه تلفن خونه ی ما میریزه بهم و همیشه من و مامانم در معرض ترکشاییم 💔💔

اگر یه دختر با مانتوی بلند که نوک دماغش سرخ شده و موهاش از زیر روسریش زده بیرون ولی با سرتقی با دوستاش بستنی میخوره و میخنده و بلند بلند حرف میزنه و سلفی میگیره دیدین بهش چشم غره نرین اون منم میترسم ازتون

چرا بابام باید جوری باشه که با یه تلفن اعصابش بریزه بهم و تا دهن باز کنی یا یه حرکت کوچیک بکنی که بر خلاف میشه دعوا راه بندازه و هر چی میتونه بار من کنه و حتی دست روم بلند کنه؟ چرا دیشب باید اون عمه ی عوضی زنگ بزنه و تمام پلن های من واسه یه سوپرایز در حد خودمو بهم بزنه😭😭

اگر یه دختر با مانتوی بلند که نوک دماغش سرخ شده و موهاش از زیر روسریش زده بیرون ولی با سرتقی با دوستاش بستنی میخوره و میخنده و بلند بلند حرف میزنه و سلفی میگیره دیدین بهش چشم غره نرین اون منم میترسم ازتون

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چی شده مگه؟ چکار کردن

بابام خیلی رو خانواده اش حساسه (اگر مارو از خانواده فاکتور بگیری) یعنی یه عمویی دارم ک نود و خورده ای سالشه یه ذره سرش درد میگیره این اعصابش خورد میشه و بدبختی اینجاس ک سر من و مامانم خالی میکنه یعنی نمکدونو سر سفره کج میزاری تا دو ساعت باهات دعوا میکنه منم نوجوونم خب شر و شرارت به اندازش دوست دارم دوست دارم منم وقتی ذوق دارم یکم جیغ جیغ کنم دوست دارم بلند بخندم ولی امان از روزی ک این اتفاقات بیوفته حتی دست بزنم داره میزنه رد میشه با لگد میزنه یا با دمپایی میزنه دیشب آزمون کامل دادم از ذوقم با پول درآمد خودم رفتم خرید و غذا درست کردم غافل از اینکه عمم زنگ زده بهش و اعصابشو ریخته بهم اومده اول که کلی قیافشو کشیده توهم و بدمزه بدمزه گذاشته و غذارو کوفت کرده بعدم میگه تو بیخود کردی غذا درست کردی تو فقط باید درس بخونی و اینا بعدم ک میگم خب من حالا با ذوق و اینا درست کردم لااقل تو ذوقم نمیزدی عصبانی شد کلی دعوام کرد و داد و بیداد بعدم دمپاییشو برداشت تا نفس داشت زد منم فقط تونستم صورتمو بگیرم ک لااقل قیافم کبود و داغون نشه مامانمم کلی دعوا کرد بعدم قهر کرد رفت تو اتاق خب این حق منه؟ 

اگر یه دختر با مانتوی بلند که نوک دماغش سرخ شده و موهاش از زیر روسریش زده بیرون ولی با سرتقی با دوستاش بستنی میخوره و میخنده و بلند بلند حرف میزنه و سلفی میگیره دیدین بهش چشم غره نرین اون منم میترسم ازتون
الهی بگردم😔

😢💔خدا نکنه

اگر یه دختر با مانتوی بلند که نوک دماغش سرخ شده و موهاش از زیر روسریش زده بیرون ولی با سرتقی با دوستاش بستنی میخوره و میخنده و بلند بلند حرف میزنه و سلفی میگیره دیدین بهش چشم غره نرین اون منم میترسم ازتون
تو هم ول کن چیکارشون داری نمی خواد سوپرایزشون کنی درستو بخون برا خودت کسی بشی از این زندگی راحت بشی


خیلی خوبه مواقع عادی خیلی دوسش دارم و خیلی دوسم داره کلی بهم محبت میکنه مامانمم مثه فرشتست در هر شرایطی ولی امان از روزی که بابام اعصابش بریزه بهم از این رو به اون رو میشه

اگر یه دختر با مانتوی بلند که نوک دماغش سرخ شده و موهاش از زیر روسریش زده بیرون ولی با سرتقی با دوستاش بستنی میخوره و میخنده و بلند بلند حرف میزنه و سلفی میگیره دیدین بهش چشم غره نرین اون منم میترسم ازتون
خیلی خوبه مواقع عادی خیلی دوسش دارم و خیلی دوسم داره کلی بهم محبت میکنه مامانمم مثه فرشتست در هر شرا ...

دعوا و جنگ راه میندازه و بهونه گیر میشه همش دستور میده و خیلی مغرور میشه ولی وقتی اعصابش آروم شد میشه بهترین بابای دنیا

اگر یه دختر با مانتوی بلند که نوک دماغش سرخ شده و موهاش از زیر روسریش زده بیرون ولی با سرتقی با دوستاش بستنی میخوره و میخنده و بلند بلند حرف میزنه و سلفی میگیره دیدین بهش چشم غره نرین اون منم میترسم ازتون
شوهر منم همینجوریه خمش دخترمو اذیت می کنه الان مدتی میشه ک طلاق عاطفی گرفتیم 

آخی من دیگه عادت کردم دیگه خیلی جاها خفه خون میگیرم تا لااقل کتک نخورم ولی بعضی وقتا مثل دیشب دیگه منفجر میشم 

اگر یه دختر با مانتوی بلند که نوک دماغش سرخ شده و موهاش از زیر روسریش زده بیرون ولی با سرتقی با دوستاش بستنی میخوره و میخنده و بلند بلند حرف میزنه و سلفی میگیره دیدین بهش چشم غره نرین اون منم میترسم ازتون
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز