بابام نزلشت اهنگ بزاریم عروسیمو کرد زهر مار ..چون چندتا مهمون از اون بالا بالاها میخواست بیاد مثلا مدهبی بودن.
بهش گفتم حسرت یه عمر عروسی دلخواهم به خاطر چارتا ادم پاره بخود ک حصورشونم برا من مهم نبود خراب کردی .به درک ک اونا نمیومدن .ولی رفتیم خونه داماد خوب شد