خواهرای گلم سه شب پیش بحثمون شد
الان براتون مینویسم
بیاین بکید چه کنم
یه مقدار از زندگیمدپو هم تعریف میکنم
سلام من ۲۴ سالمه نزدیک ده ساله ازدواج کردم ۱ سال و نیم تو عقد بودیم.چند بار خیانت تلفنی کرد...هی دعوا کردیم هی بخشیدم.هی اطرافیان گفتن تو بددلی میکنی...اینا به کنار
بعد ۳ ماه از عروسی تو سن ۱۵ و...
اقدام برای بارداری ولی نمیشد
بعد یک ماه شروع کردن به دکتر بردن و اینور اوتور بردن
از طب سنتی بگیر تا دعاده و فالگیر....
اخرش گفتن برو عمل کن تو نازایی بابات باید خرجتو بده
رفتیم مرکز نوین مشهد خودم خانم دکتر گفت شوهرت بیاد ..جلو خودش گفت هردو سالم هستید و باید صبر کنید ۱ سال ۵ سال ...هر وقت شما باردار میشید اگه عجله داری
خب
خب
خب بعد
لایکم کن بیام بخونم
چ زود ازدواج کردی😑
لایک لطفا
لایک
گفت من نمیتونم صبر کنم فقط ای وی اف...
بماند که یه قرون پول نداشتیم
همه رو بابام داد نزدیک ۸ تومن در اومد
همه اینا به کنار همون اول مثبت شد
سال بعد هم طبیعی باردلر شدم
چقد تو بارداری سر خیانتاش کتک خوردم بارداری دومم
بازم اینا گذشت و رفت
بلایکینم
بزار دیگو
مشکل اصلی من با شوهرم رفیق بازیه
همه جوره تا کردم باهاش تا بذاره کنار
گوش نمیده..
همش میره جای دوستاش...به خاطر اونا دروغ میگه
اونشبم‌گفت سرکارم ولی خودم دیدم مغازه دوستشه.منم عصبانی شدم چند تا حرف بارش کردم
اینم اومد خونه دعوامون شد
یه حرف خیلی بد زد تا حالا اینجور حرفایی بهم نزده
برگشت گفت تو دلت میخواد شب تا صبح تو بغل من باشی
یا شب تا صبح ک...ر تو......ک....ت باشه
اینجوری خوشحالی
همینو که گفت دیگه داغون شدم
دلم داره میترکه از غصه
من زن بدی نیستم
بخدا خیلی سرده اصلا بوس و بغل و اینا نمیکنه...گاهی اعتراض کردم با لحن اروم
نمیدونم چکار کنم دیگه....
حالا سوالم اینه چطوری کنار بیام با این مسئله..اگه اوند طرفم چه واکنشی نشون بدم...دلم خیلی ازش گرفت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
36 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
