ازش متنفربودم دوسال دنبالم بود بخاطرلج با پدرم که نذاش برم دانشگاه باهاش دوست شدم تواین یه سال دوستی اندازه۱۰۰سال عذاب کشیدم هیچوقتم قرارنرفتم باعاش نامزدکردیم بعدش ازنزدیک دیدمش عقدکردم الانم عقدم برای اولین بارهم توعروسی پسرعموم دیدمش و کلی کتکش زدم ازاون موقع ازش متنفرشدم!