تو فکر حرف شوهرم(نامزدم)
بهم گفت وقتی که مادرش زنده بوده... شبا دستشو میگرفته میخوابیده
وقتایی ک پیشش بوده....
میدونستم خیلی مامانی بوده
ولی نه تا این حد...
اصلا یه جوریم شده...
نمیخواستم بگم..
ولی الان گفتم بنویسم
ببینم به عنوان یه زن چه حسی پیدا میکنین. شوهرتون اینجوری باشه...