2777
2789
عنوان

اگه کتک بخورید

| مشاهده متن کامل بحث + 803 بازدید | 52 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

نمیدونم.شاید ولی وقتی کاری ازشون برنیاد گفتنش چه فایده ای داره؟!اگه قراره کسی کاری کنه برام خودمم!

این حرفت بله درست اگه خودت کوتاه نیای درسته

نیترم وت بگذرم ک _تو دلم نیستی🤰❌️ تو 👈🏼چشامی 👁👁 🫶🏻❣️💋___ 

یبار دستشو بلند کرد من خون بپا کردم. و همدن شب رفتم خونه ی مادرم. هرچی خانواده اش زنگ زدن گفتم من نمیرم خونه تا خودش بیاد عذرخواهی کنه. همین هم شد و دیگه تکرار نکرد اگه من رو کتک بزنه که کلا محوش میکنم

تنها زمانى “صبور”خواهى شد،که “صبر”را یک”قدرت”بدانی نه یک “ضعف”…آنچه “ویران مان” مى کند“روزگار” نیست !حوصله ی “کوچک”براى “آرزوهاى بزرگ” ماست …........................................................................دو چیز شخصیت ات را تعین می کند :صبر وقتی چیزی نداری رفتارت وقتی همه چیز داری !
یبار دستشو بلند کرد من خون بپا کردم. و همدن شب رفتم خونه ی مادرم. هرچی خانواده اش زنگ زدن گفتم من نم ...

بیا تاپیک بعدیم

نگران فردایت نباش خدایه دیروز وامروزت خدای فردا هم هست،ما اولین بار است بندگی میکنیم ولی اون قرن هاست خدایی میکند بهش اطمینان کن ،خدای مهربون من بهت ایمان دارم خودت زندگیمو درست کن🙏وزن شروع84 وزن بعدی82600وزن فعلی 76 وزن هدف70👌من میتوانم

تا حالا  کتک خوردم. ولی بهش حق ندادم چون اونقدر کارم اشتباه نبوده که حقم باشه. ولی تا حالا به مامانم نگفتم

اولین بار که کتک خوردم چند ماهی بود پسرم مریض بود دايم گریه میکرد چند جاهم دکتر بردیم هنوز تشخیص نداده بودن. بعد مادر شوهر و پدر شوهرم خونمون بودن. بعد اذان صبح که بچه بیدار بود و گریه میکرد گفت تو بی عرضه ای و بلد نیستی مادری کنی البته اون موقع هم من سنی نداشتم و 17 سالم بود. گفت تو نمیفهمی درد بچه چیه و بقیه میفهمن

خلاصه دیدم عصبانیه پاشدم رفتم تو پذیرایی پیش مادر شوهرم بچه هم بغلم داشتم دارو گیاهی میدادم. به یکبار اومد تحال و یه مشت محکم زد تو سرم. میخواست بچه رو هم بطنه که مانع شدم. به خاطر مادر شوهرم گریه نکردم اونجا و بچه که یکم آرومتر شده بود رو بردم تو اتاق گزاشتم رو پام. بعد شوهرم عصبانی بود هنوز گفت ایشاالله من بمیرم و از دستت راحت بشم

( قبلش هم گاهی میگفت که منم میگفتم نه خدا نکنه و...) 


ولی اینبار که گفت منم گفتم آره بمیری که از دستت راحت بشم. البته تو دلم گفتم خدایا دروغ میگم. دیگه خیلی ناراحت شد و فهمید چه غلطی کرده و اومد منت کشی


توهین ممنوع چون که عاشقشم

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و ال محمد

من  یبار   کبود بود زیر   چشمم    مامانم گف   چراداینجوره  گفتم مورچه کنده      کبود شدع  یبار  شوهرم من زد  خیلی   زیر چشمم زخم  شد   ابجیم گف چرا اینجوره   خراش بود گفتم رفتم اصلاح  کردم  خراش خورده 😔😕

کاربری    واگذار شده   دوستان     😚درخواست دوستی ممنوع    ..  برای  نینی دار شدنم  صلوات  😢😢😢 تشکر    
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

کسی هست

آلبالوی | 32 ثانیه پیش
2791
2779
2792