مادر شوهرمشب یلدا زنگ زد گفت چه خبرواینا...ما شهر دوریم منم گفتم چه خبر شما مراسم دارین گفت نه بابا ماهیشکی نمیاد تنهاییم وبچه هاش میرن خونه مادر زنشون وفلان منم چقدناراحت شدم گفتم طفلیا تنهان چرا جاریم اینا طبقه بالان نمیان ی سر بزنن الان جاریم تو وروفایلش ی عکسایی گذاشته از شب یلدا ک خونه مادر شوهرم بودن وبا چه بندو بساطی بمنم برخوردگفتم مگه من حسودم ک میگه تنهاییم وانقد تشریفات میکنه ومهمونی میده.منم خیلی ناراحت شدم تازه جاریم بامن قهره واین پروفایلارو میزاره وگرنه چه ربطی داره از شب یدا ده روز گذشته چرا الان میزاره عکساشو اخه
خب میگفت اره بچه ها قراره بیان جاتون خالی
حق داری
یا گفته ممکنه ناراحت شی
یا ترسیده تدارکارت کم بیاد😂😂
بر.میخورد
لابد گفته حسودی میکنی😐ماله منم داره از این اخلاقا
شاید خواسته حسودیت نشه...جاریتم از قصد گذاشته
تازه جاریم اینا ی ماشین صفرم خریدن ک اونم گذغشته پروفایلش برادرشوهرم بیکاره اینم پدرشوهرم خریده براشون منم خیلی نازاحت شدم خیلی بمن زنگ میزنه میگه چون ب تو بی احترامی کرده منم محلش نمیدم ازون ور مراسم وماشین و....
منم بودم ناراحت میشدم ولی ولش کن دیگه گذشته رفته هی بخوای ب این چیزا فک کنی پیر میشی
دو حالت داره، یا مادرشوهرتاونموقع که باهات حرف زده از اومدن اونا خبر نداشته، یا اینکه دیده شما تنهایید نخواسته بگه ما دور همیم
مادر شوهر منم همینه نمی‌دونم چرا اینجوری میکنن
خب شاید چون شما شهر دورین نخواسته بگه ما دور هم جمعیم شما تنهایید دلتون نسوزه😬😬
شاید شما حساس باشی اما اگر منم بودم حساس میشدم.
ولی به نظرم بهشون زنگ بزن بگو شما گفتین تنهایین من چقدر ناراحت شدم تنهایین نمیدونستم الکی گفتین و جمعتون جمه..
شاید قرار بوده تنها باشن بعد یهویی شده ....
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
