اما سندی که پدرم برام زد مشاع بود
ینی جاش معلوم نبود
چند بار مارو بردزمینی که میخواد بده رو نشون داد
شوهرمم گف زنین رو دیوار میکنیم براش آب و برق میخریم
که قیمتش چند برابر بشه
اونوقت چن طبقه خونه میخرم واست و این حرفا
حالا قرار بود بابا بره زمین رو دورش روشفته کنه
که ما بگیم واسمون دیوار کنن
شوهرم چن بار پزش رو جلو دوست و آشنا داده