من عروس شیرازیام اونا یلدایی چله رسم ندارن برامم نیاوردن ک جشن و اینا بگیرن به شوهرم گفتم همچین رسمی داریم خودش بهم پول داد گفت ی تیکه از جهیزیتو بخر کارشم طوریه دیر ب دیر میاد مرخصی وقتی اومد رفتیم پالتو بافت اینا نه صرفا برا یلدا همینجوری خریدیم مث بقیه جشن سفره هیچی نداشتم....اونوقت مامانم هروقت تا خرفی میزنم میگه مگ چیکار کرده برات یلدایی آورده چی خریده برات هیچکاری نکرده اررشی نداشته برات احترامی برات قائل نشدن این حرفا ...بااینک شاید نزدیکی ده تومن سرویس برقیامو شوهرم خریده جلو هرکیم میرسه این حرفو میزنه ک شوهرت چیکار کرده برات هیچی نخریده هیچکاری نکرده خودشونم حتی ی جوراب براش نخریدن خرید عقدمونم از شوهرم پول گرفت مامانم ی پیراهن شلوار براش خرید همین ....الان ک شب یلدایی بقیه رو میبینم ک من نداشتم یا مراسم عقد بقیه رو میبینم ک مال من در کمال سادگی بود حتی ی عکس و فیلم ساده هم ازش ندارم دلم میگیره حس میکنم واقعا ارزشی برام قائل نشدن ک من عروسم .....داداشمم تازه براش زن عقد کردیم جز خرید عقد هیچکار دیگه ای نکردن براش توقعش فقط از دامادشه وقتی جلو فامیلا میگه دلم خیلی میشکنه احساس حقارت میکنم....
بااینک شوهرم طفلی چیزی برام کم نذاشته از همه لحاظ نشده تاحالا چیزی بگم میخام بگه نه کم خواستی یا زیاد حتی برام وام ۲۰ تومنی گرفته باقی وسیله های جهیزیمو بگیرم ک خونواده خودم اصن بفکر نیستن خستم کردن واقعا....
مامانم همش میگه خونواده شوهرت ی جوراب برات نگرفتن تورو آدم حساب نمیکنن برا اون عروسش همه رسما مطمینن بجا آوردن سرتو الکی میگن رسم نداریم ...موندم چیکار کنم دیگ همه شده حسرت به دلم حسرت بقیه رو میخورم تو فامیل ک دارن عکس یلدایی ک آوردن میزارن
ببخشبد طولانی شد دلم خیلی پر بودش☹