🥺🥺🥺 خیلی حرصی و عصبیم از دستش
زنگ زدم برادر شوهرم هرچی لایقه شوهرم بود بارش کردم
اون بنده خدام سعی میکرد ارومم کنه از بس عصبی بودم
همش میکفت بخدا خودمم رفته بودم خیالت راحت باهاش حرف میزنم زندگیت خراب نمیشه من درستش میکنم
یعنی فقط داد میزدما
بنده خدا برادرشوهرم