سلام بچها من تاره عقد کردم از دست کارای خانوادم موندم بخدا مادرم یجوره پدرم یجوره اصلا سیاست ندارن مادرم جلوی شوهرم هرچی دهنش در میاد میگه بهم با شوهرم چندبار بحث کردن بابام همینطور هر روز با خواهرش حرف میزنه اون دخترش با من عقد کرده هرکاری اون میگه واسه دامادمو دخترم کردم مادرم روی ما پیاده میکنه در صورتی که اگه شوهر من کوه بکنه نمیگه داماد من این کارو کرد اون کارو کرد فقط از اونا پیش ما تعریف میکنه تو سرمون میزنه در صورتی کع شوهر من خیلی زحمت کشه اما رفتارای اونا باعث شده الان شوهرم بهم تیکه میندازه یا تو سرم میزنه حرفاشونو من باید چیکار کنم
عیبی نداره اگه مادرشوهرت خوبه .شمام احترام بزار .پدر ومادرتون ساده هستن دیگه .ولی خودت با مادرت حرف ...
بخدا لنگه شوهر من تو دنیا نیست شب یلدا خودش واسه خودش کادو خرید داد من بهش بدم جلو خانوادش نگن خانواده عروس چیزی ندادن ولی متاسفانه خانواده من چی دوقورتونیم باقی
بخدا لنگه شوهر من تو دنیا نیست شب یلدا خودش واسه خودش کادو خرید داد من بهش بدم جلو خانوادش نگن خانوا ...
شوهر من لباس دومادیشو خودش خرید مامانم گفت چون یدونه کت شلوار خریدم قبلا دیگه نمیخرم تو عروسیم هم همه رو یاد داد که شاباش بهمون ندن انقدر خجالت کشیدم تو مردم الان از فیلم عروسیم متنفرم
بخدا لنگه شوهر من تو دنیا نیست شب یلدا خودش واسه خودش کادو خرید داد من بهش بدم جلو خانوادش نگن خانوا ...
ناراحت نباش بعضی پدر مادرا بی سیاستن .شوهر شمام آدمه خوبیه شما رو پیشه خانوادش عزیز میکنه قدرشو بدون .نزار کسی بهش بی احترامی کنه .خودتون دوتا باهم خوش باشید نزارید کسی ناراحتتون کنه .به همسرتم بگو از کارایه پدر ومادرت ناراحت نشه بگو اگه پدر ومادرم دانا بودن نمیومدن به شما از داماد خالم بگن پس ناراحت نشو چون تو دلشون چیزی نیست .
ناراحت نباش بعضی پدر مادرا بی سیاستن .شوهر شمام آدمه خوبیه شما رو پیشه خانوادش عزیز میکنه قدرشو بدون ...
من جلوشون چند بار وایسادم بخاطر شوهرم ولی چنان باهام دعوا کردن یا پرتم کردن بیرون از خونه یا گفتن دور مارو خط بکش همه اینام جلوی شوهرم بود مادرم به شوهرم میگه حق نداری دیگه بیاریش خونه من
شوهر من لباس دومادیشو خودش خرید مامانم گفت چون یدونه کت شلوار خریدم قبلا دیگه نمیخرم تو عروسیم هم هم ...
مادر پدر من یه جشن عقد گرفتن برام فقط پول شام و ظروف دادن با شربت هیچی دیگه ندادن شیرینی و دی جی و فیلم بردار و ارایاه شوهرم اورد پدر بزرگمم میوه داد خانواده شوهرم کلا ۱۰ نفر بودن همه از سمت ما بودن همونو مادرم بت کرده تو سرم که خرج کردم میگم پس خرج کرد شوهر من چی میشه تازه تمام شاباشای شوهرمو خودمو داد شوهرم بهم رفتیم واسم النگو خرید
شوهرم نمیاد میگه ارزو دارم تو لباس عروس ببینمت بعد مادرم سر هرچی میگه عروسیت من نمیام خودتون هر غلطی ...
بهش بگو برید آتلیه عکس بندازید یه مراسمه خودمونی بگیرید شمام لباس عروس بپوش .ولی هر چه زودتر برید سره زندگیتون حرف کمتر پیش میاد .من خودم چهار ماه نامزد بودم .الان شوهرم میگه چه خوب شد زود رفتیم خونه خودمون .الانم ده ساله که داریم خوشو خرم باهم زندگی میکنیم .البته پدر ومادرم به شوهر من وشوهر خواهرام خیلی احترام میزارن دامادام هم در مقابل همینن .شوهر من برا پدر مادرم همه کاری میکنه .مامان بابام کار داشته باشنم به شوهره من ودومادایه دیگش میگن انقدر با دامادا راحتن با داداشام راحت نیست .
بهش بگو برید آتلیه عکس بندازید یه مراسمه خودمونی بگیرید شمام لباس عروس بپوش .ولی هر چه زودتر برید سر ...
من حتی جهاز درست حسابی ندارم مادرم یه رخت خواب جهاز داده بهم بقیه همه فامیلا دادن البته دسشون خالیه ولی خب وام که میتونن بگیرن شوهرم وامشو گرفت کالاهاشو ۵ تا بود ۸ تا خرید چندتا خورده ریز خرید برام خونه سازیم داره
مادر پدر من یه جشن عقد گرفتن برام فقط پول شام و ظروف دادن با شربت هیچی دیگه ندادن شیرینی و دی جی و ف ...
تو جشن عقد من مادرم یه تومن هم خرج نکرد همه خرجا تو عروسی و عقد شوهرم کرد باشاباش عقد واسم النگو ... خرید مال عروسی هم چون چند تیکه وسایل خریده بود و واسه خونه خرج کرده بود واسه بدهی تالار داد با این که فامیلای من یه ده تومنی هم بهمون ندادن باز مامانم دعوا کرد چرا شاباشارو به تو ندادن