بچه ها دوسته من با یکی دوست شده بود الان نزدیک ۴ ساله فکر کنم با همهستن بعد اون اوایل رابطه قصدشون ازدواج نبود ولی الان میخوام ازدواج کنن بعد دوسته من بخاطر ترسی که داشته که شاید بعدا جدا بشه یا هرچیزه دیگه ای ممکنه آبروشو ببره یا هرچیز دیگه ای اسم واقعیشو نداده بعد الان که قراره بیان خواستگاریش تازه هنوزمنگفته به پسره ،،،بهشممیگمچرا نمیگی میگه میترسم چون میگه پسره گفته از دروغ بدم مياد با هرچیزی کنار بیاد با دروغ نه میگه میترسم بگم ولم کنه منم گفتم بگو بهش واقعیت این بوده ترس داشتم میترسیدم بخاطر همین تا الان نگفتم ،،،،بعدشم بچه ها پسره دوسش داره خودشم خیلی دوسش داره در حدی دعواشون میشد فقط گریه میکرد و هرکاری میکرد اشتی کنن با هم خلاصه همو خیلی دوست دارن ،،،حالا مونده چیکار کنه ؟! اگه تجربه ای دارین بگین یا بگین چیکار کنه؟! ممنونم