عنوان
بخاطر مشکلات فرزندم‌داغون شدم‌شوهرمم میگه دلمو زدی میگه ی زن تر گل ورگل میخام
648 بازدید
|
29 پست
من ی دختر شاد و زییبا و سرزنده بودم با مرد خوبی ازدواج کردم‌ک ازش سر بودم بچه دار شدم و ی دختر زیبا و باهوش خدا بهم‌داد دوسااش شد ک د دختر دیگه خدا بهم داد اما.... اول فهمیدم تیرویید داره بعدم گردنشو کج میگرفت بردم دکتر گفت تورتیکولی و با فیزیوتراپی خوب میشه گفت اگه خوب نشه یعنی مشکل از چشمشه و من افتادم تو استرس اخه خودمم مشکوکم ب تنبلی چشم حالا مدام استرس دارم نکنه دخترم مشکل انحراف یا تنبلی داشته باشه نکنه گردنش خوب نشه البته دکتر اطفالش گفته بهتر شده و میگه مشکل از چشم نیست اما اروم و قرار ندارم ۴۰ کیلو شدم اصلا ب خودم نمیدسم شوهرم شکایت میکنه میگه من احتیاج ب زن شاد و زیبا دارم چرا ب خودت نمیرسی چرا شلخته و زشتی و من بخاطر دخترم نمیتونم خیلی زنیم بد شده
