2777
2789
عنوان

توروخدا بیاید بگید من بااین خانواده شوهرم چکار کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 385 بازدید | 35 پست
خیلی سخته درک میکنم خوب گلم تو که گوشی همسرت رو حک کردی چرا نشونشون ندادی تا بفهمن تو مقصر نیستی! ...

اسکرین داشتم اون لحظه فقط میگفتم به شوهرش نشون میدم شوهرم گرفت پاک کرد اسکریناروهی میخواستم گوشیو بگیرم نشون بدم مادرشوهرم عوض اینکه به پسرش بگه اگه گند کاری نداری چیو پاک میکنی منو گرفته بود که نرم گوشیو بگیرم

یه لحظه احساس کردم خودم این متن رو نوشتم چقد زندگیت شبیه منه

خرید خونه رو خودت بعهده بگیر مثلا به شوهرت بگو تو میری سرکار خسته میشی کارتت رو بده خودم خریدای خونه رو انجام بدم یا هر سیاست دیگه. میتونی آپ فروشگاه کوروش رو نصب کنی سفارش بدی شوهرت با کارتش پرداخت کنه ولی فقط سفارش های خونه خودت

مادر منم خونواده شوهرم رو مثل خودش میدونست و میگفت تو محبت کن و احترام بذار اونا بالاخره میفهمن ولی من بعد 6 سال دیدم نه تنها نمیفهمن بلکه من هرچقدر بیشتر احترام میذارم فکر میکنن ازشون میترسم و بی احترامی هاشونو بیشتر میکنن. دیگه به حرف مادرم گوش نکردم و دوبار خیلی با احترام جوابشونو دادم و ارتباطم رو باهاشون به حداقل رسوندم


بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

طلایی نخریدن بجز حلقه 

موندم برا مشکل شما چه راهکاری بدم

منم یه مدت مثل تو بودم

با هزار بدبختی خونه جدا گرفتیم 

به خدا تو خرج زندگیمون مونده بودیم 

شاید باور نکنی میرفتم خونه مادرم، اون همیشه زیاد غذا درست میکنه اصلا دستش به کم نمیره

شکرخدا همیشه سفره شون پرخیر و برکته 

وقتی غذا میپخت اضافه شو میاوردم خونه واسه چن وعده خودمون سرهم میکردم،  بیشتر موقع املت میخوردیم

حتی لباس های مجردی مو تو جشن و مناسبت ها میپوشیدم 

با این وضع بد مالی مهمون میومد یه هفته میموند همیشه بهترین پذیرایی میکردم 

من همیشه خونواده م پشتم بودن 

خیلی سخته

ولی خدا همیشه و همه جا هست ازش کمک بخواه

همیشه سبز میخشکد 
موندم برا مشکل شما چه راهکاری بدم منم یه مدت مثل تو بودم با هزار بدبختی خونه جدا گرفتیم  به ...

بخدا لباس عقد و پایتختیمم بابام خرید از وقتی عقد کردم شوهرم مانتو بیشتر نتونسته برام بخره چرا چون دلسوزه به خانواده منم خوبه ها ولی چوب کبریتم بخره بیاره خونه بابام مامانم دوبرابرشو میده ولی اینا نمیدونم چجور دلشون میاد شوهرم انید دلسوزه تا مجرد بوده میگه چون خواهرم نمیتونست ارتودنسی کنه منم دلم نمیومد بااینکه بیمه داشتم خودم میتونستم انجام بدم ولی خواهرش و برادرش قایمکی رفتن ارتودنسی زدن انقد ناراحت شد تو عروسیمون لنگ ۱۰۰پول بودیم هیچکدوم کمکمون نکردن ولی یه هفته بعد از عروسیم خواهرشوهرم رفت سعادت اباد تهران ۱۷ملیون داد ارتودنسی کرد ولی شوهر من نت میخره برا ساختمون یبار نمیگه منم سهممو بدم

یه لحظه احساس کردم خودم این متن رو نوشتم چقد زندگیت شبیه منه خرید خونه رو خودت بعهده بگیر مثلا به ش ...

۳۸۰۰حقوق شوهرمه ۲۹۰۰قسطمون عید یکی از قسطامون تموم میشه شوهرم میگه یه وام برمیدارم میریم از اینجا ااینکه اونموقع ۱۵ملیون خرج خونه کرد انقد داغون بود میگه صبر کن میبرمت فقط هرشب هی دیوارو زیرو رو میکنه رهن و اجاره هام که دیوونه کننده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز