موندم برا مشکل شما چه راهکاری بدم
منم یه مدت مثل تو بودم
با هزار بدبختی خونه جدا گرفتیم
به خدا تو خرج زندگیمون مونده بودیم
شاید باور نکنی میرفتم خونه مادرم، اون همیشه زیاد غذا درست میکنه اصلا دستش به کم نمیره
شکرخدا همیشه سفره شون پرخیر و برکته
وقتی غذا میپخت اضافه شو میاوردم خونه واسه چن وعده خودمون سرهم میکردم، بیشتر موقع املت میخوردیم
حتی لباس های مجردی مو تو جشن و مناسبت ها میپوشیدم
با این وضع بد مالی مهمون میومد یه هفته میموند همیشه بهترین پذیرایی میکردم
من همیشه خونواده م پشتم بودن
خیلی سخته
ولی خدا همیشه و همه جا هست ازش کمک بخواه