با آسانسور. رفتیم بالا بعد هرچی زنگ خونه مامانمو زدیم درو. باز نکرد بعد. یهو. گفتم نکنه برقا رفته بعد. دامادمون گف بنظرن الان با چی اومدیم بالا😅😂
ی روزم دامادمون زنگ زد ب گوشی خودش بعد. من برداشتم بعد. گف برو زیر تخت و. نگاه کن ببین گوشیم زیر تخت نیس بعد. منم با اینکه گوشی تو. دستم بود رفتم نگاه کردم کل خونه رو گشتم😂
استارتر اگ حست قویه واسه منم بگو😅
هرچی هم باشه خرافاتم ک باشه بازم ی دلگرمیه😉