این که خوبه !
از سالن امدیم خونه مادر شوهرم بزن و برقص و....از اونجایی که متدررشوهرم و کلا خانوادگی خیلی خسیس هستن توی حیاط بودیم و همه قاطی پاتی و..خواهررشوهرم امد شنل رو از روم و از صورتم کشید پایین سوهرم دعواش کرد داری چیکار می کنی ! اونم داد زد بی چاره اینقدررخرج کردی لااقل بذار بقیه ببینن !!!🤣شوهرم گفت مگه من برا مردم زنم رو بزک کردم ! خلاصه دعواشون شد !
رفتیم داخل خونه و منم خسته بودم سوهرم گفت بشین منم نشستم رو مبل ! بعد ا گفتم چرا هیچی بهم ندادید منم نشستم ! گفتن می خواستی نشینی ! نمی نشستی هم قرار نبوددچیزی بدیم !!!😐😐