حتما امسال رای میدم،خیلی جاها از حقم گذشتم اما از این حقم ب هیچ وجه...خدایا به من و هموطنام کمک کن از یه سوراخ برای بار سوم گزیده نشیم🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم🌹
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
ب دکترت بزنگ احتمالا شیاف میده کار سنگین اصلا نکن،زرشک و زعفرونم نخور
حتما امسال رای میدم،خیلی جاها از حقم گذشتم اما از این حقم ب هیچ وجه...خدایا به من و هموطنام کمک کن از یه سوراخ برای بار سوم گزیده نشیم🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم🌹
اولا که تن ماهی برات ضرر داره چرا میخوری بزن تو گوگل چیزای خطرناک رو سرچ کن و دیگه نخور.
بعدشم ممکنه پیش بیاد ولی دکتر برو یا زنگ بزن بپرس ازش
به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هرجا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم. گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند. و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشدجون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
من تو همون هفته ها داشتم رفتم سونو خداروشکر چیزی نبود اما اگه با استراحت رفع نشد شما از شیافم میتونی استفاده کنی
🌸 بِـسْمِـ اللهِ الـرَحْمـٰانـِـ الـرَحـيـمْـ 🌸بالاخره یه روز سرد دی ماه که آفتاب از لا به لای شاخ و برگ درختان خودشو نشون میده...قبل از ظهر دختر قشنگم به طور طبیعی پا به این دنیا میذاره و خونوادمونو سه نفره میکنه👨👩👧 اون روز بهترین روز زندگیه منه...باهم دیگه همون روز مرخص میشیم و همهی اون چشم انتظاریا تموم میشه...ان شاءالله🙏