سلام دوستان خواهش میکنم بهم کمک کنید.
پیشاپیش معذرت میخوام ک طولانیه.
وقتی 22ساله م بود با ایشون ک 25 و معلم بود آشنا شدم.
خیلی پسر خوب و و مودب و باشخصیتی هست.
ایشون از یه شهر خیلی کوچیک از استان کرمانشاه و من شیرازی هستم.
الان شش ساله ک از این رابطه میگذره. از روز اول این شش سال برا اینکه جلوگیری شه از مخالفت احتمالی خونوادم و اینکه خود ایشون دوس داشت دوباره کنکور بده.. متاسفانه خونواده ایشون سطح فکری بسته ای دارن و حتی اصلا موافق خوندن برا کنکور نبودن..
ایشون با کلی جنگ و دعوا پارسال راضیشون کرد اومدن خواستگاری..وقتی اومدن نتیجه کنکور پارسال تازه اومده بود و با اختلاف کم قبول نشده بود..خونوادش کلی حرف بد پشت سرم زدن ک یکیشم به حق نبود..خیلی دلم شکست ولی ادم کینه ای نیستم و بخشیدم.. من جلو خونوادش ب عمد شرط گذاشتم ک شرط جواب مثبت من قبولی ایشونه.. اینو خودش ازم خواست ک جلو خونوادش بگم!
با کلی پیگیری و تشویق بالاخره امسال بعد شش سال پزشکی قبول شد.
خونوادشو با کلی جنگ و دعوا دوباره راضی کرد تماس بگیرن..و برای بار دوم جلسه خواستکاری برگزار شد..فک میکردیم چون ایشون بخاطر من درس خونده خونوادش متوجه میشن ک برخورد درستی نداشتن تاحالا..ولی انگار اصلا اهمیتی نداره بچشون شاه باشه یا گدا..تو صحبتاشونم گفتن حاضرن پسرشون با ی زن سن بالاتر ازدواج کنه ولی هم محلشون باشه و پسرشون ازشون دور نشه..
براشون مهم نیس ک پسرشون توی شهر بزرگ پیشرفت کنه..
خونوادش میگن راه دور نه!
ما طاقت دوری نداریم!
اصن حاضرن پزشکی رو ول کنه!
دیگ اینکه خودش دیگ خیلی خسته شد و تمام وسایلشو جمع کرد ک تنها بیاد برا بار سوم خواستگاری ولی موقعی ک خواست بیاد ب زور جلوشو گرفتن.
و باباش ب جون سه تا بچه ش قسم خورد ک مامانشم راضی نشه خودش میاد.
و اینجوری چند نگهش داشت
حالا اومد بهم گفت ک بهشون گفتم اومدین برا مراسمم دستتون دردنکنه نیومدینم نوکرتونم هستم وقتی زنمو عقد کردم دست زنمو میگیرم میایم عرض ادب!!!!
اینجا دیگ من واقعا دلم شکست...
من خونوادم خیلی خونواده مطرحی هست توی کل شهر..و هزاران خواستگار با موقعیت عالی رو بدون اینکه بخوام ببینم رد کردم ب عشق ایشون.
انتظار داشتم همون جوری ک من با دل و جون تو خونمون ب پاش وایسادم اونم بهم بگه اگ نیومدن برا عقدمون منم نمیبرمت جایی ک ارزش برات قائل نیستن!
اینم بهتون بگم ک سطح خونوادگیمون متفاوته..خونواده من خیلی حامی ان از هر لحاظ.
