ی سری چیزا مث رژ قرمز با سیبیلو جومونگ بازی ک کار هممون بود😂
من از لوله های گازبالامیرفتم
یبار عینک آفتابی صورتی خریدم با شلوار صورتی با روسری صورتی دبیرستانی بودم
وای خدا الان یادم میافته خودم خندم میگیره
ساق دس میبستم آستین لباسمو میدادم بالا شلوارخیلی تنگ میپوشیدم یه کلیپس اندازه سبد میزدم ب سرم موهامو ژل میزدم میدادم پایین خیلیاش یادم نیس
ساعت ال سی دی مد بود هرچه گنده تر خفن تر
یه سایز بززززرگش و دستم مینداختم یه کلیپس اندازه مسکن مهر رو کله م میزاشتم کوله پشتی هم مد بود بزاری تا سر زانوهات بندش و بلند کنی و همزمان که راه میرفتی با با سنت کیف و تکون تکون بدی 🤣🤣🤣🤣 خدایا منو گاو کن
.کلیپس اندازه یه پرتقال رو موهامون میزدیم
تاب میپوشیدم با مقنعه😂😂 وقتی به سن تکلیف رسیده بودم احساس غرور داشتم😂😂شبیه سوسانو هم بچه بودم همه میگفتن هسی پسر همسایه مادر جونم اینا مادرش میگف عروسمی سوسانو پسرمم جومونگه😊😂منم باور کرده بودم پسرشو جومونگ میدیدم😐
من پلاستیک وصل مکردم به خودم و از رو اپنی جایی میپریدم با امید اینکه بتونم پرواز کنم
ریمل موی قرمز میزدم جلوی موهامو
ابتدایی بودم گیر دادم کفش پاشنه بلند میخوام با گدیه بهش رسیدم رفتیم شمال میخواستیم بریم امامزاده من گیر دادم که الا و بلا باید پاشنه بلند بپوشم حالا هرچقد گفتن بابا کوهه نمیشه گوش نکردم و پوشیدم امامزادش سربالایی و پایینی زیاد داشت که باید پیاده میرفتیم تو اولین سرپایینی سر خوردم پاشنه کفشم دراومد و خودمم ناکار کردم
احساس زیبایی میکردم😔😧😯😥😂😂😂😂😂😂😂ولی خداییش بد هم نبود قیافم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
