بیخیال این یکی واقعا😐
اون روز ک ازم خواستگاری کرد بهش گفتم من اصلا الان نمیتونم ب ازدواج فکر کنم و هی دیدم میگه فلانی فلانیو بهم معرفی کرد ولی من گفتم فقط خانوم فلانی
منم از لجش گفتم من از ادمهای بیرون ک خواستگارمن هستن نمیگم بهتون ولی تو محیط این اداره هم بودن کسایی ک پیشنهاد ازدواج دادن و من همین جوابیو ک ب شما دادم به اونا م دادم
دیدم اتیش گرفت تند تند شروع کرد ب نام بردن مجردای اداره و اسم قاضیه هم تو لیست اسامیش بود😐😐
[QUOTE=167768212]یاللعجب خب پس اگه اینطوریه که میگی اینجور راحتی امروز یکم فاز ناراحتی برمیداشتی ابراز دلتنگی برای ما ...[/QUOTE
کلا این چند وقت ۳ ۴ دفعه ای اسم مامانم اومد.همش اول ساکت شد و گرفته
بدبخت خوشش میاد ازت بده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بده تو نیمکت ذخیره بذاریش اجازه بدی بشینه البته اگه ازش بدت میاد که اون بحثش جداست
الان منم عشق یکطرفه به یه بنده خدایی داشتم همینه دیگه من اون میخوام اون یکی دیگه و این زنجیره همچنان ادامه داره .........
اون ادمی ک یکسال پیش دیدم نیست
فکر میکردم خیلی مغرور و گوشت تلخه
ولی اینطور نیست
چقدر ب هم بی محلی میکردیم اون اوایل (جفتمون فکر میکردیم افاده ای هستیم)یبار یادمه برگشت ک بهم سلام کنه من نگاهش نکردم بعد که دوباره من خواستم نگاهش کنم سلام بدم اون ندیده گرفت منو۰😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
