2777
2789
عنوان

بیایند بگید بچه که بودین چه کارای بدی کردی 🥳🤭🤗😃

| مشاهده متن کامل بحث + 3115 بازدید | 219 پست
😐با ماهی قرمزای عید مسابقه استقامت میزاشتم که ببینم کدومشون بدون اب بیشتر دوام مبارن،😂😂😂😂😂😂

واایی من عاشقتم😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

❤️❤️❤️مامانا عشقن🥳

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

جوجه رنگیامو پرت میکردم اسمون میخواستم پرواز یادشون بدم :/  بیچاره سقوط ازاد داشتن

خواهرزادم 2سالش بود حمومشون میداد بدبختارو😞😞😞😤😤😤

بعد میاورد بیرون

یه سشوار کوچیک داشت خشکشون میکرد

دونه دونه کشتشون😭😭😭

از بالای رخت خوابا همش مپریدم مبخواستم پرواز کنم.خخخ بالاخره یه بار افتادم رو علاالدین اونم افتاد و نفتاش ریخت و آتیش گرفت بعد هم روفرسیمون آتیش گرفت که  خدا رو شکر عموم به دادمون رسید و یه پتوآورد  پرت کرد روش تا تونستن خاموشش کنن ...اگر عموم نبود خونمون آتیش میگرفت....

ما خیلی اذیت میکردیم چون تعدادمون زیاد بود 

ولی از همه بدتر ابحیم و سه تا از پسرعموهام بودن 

هر چی فکر کردم جز اینکه ادکلن های مامانمو خالی میکردم رو خودم بعد میگفتم خودش ریخته روم من دسش نزدم 

یا یه بار رفتم خونه پسر عموم اون موقع کلاس 4 بودم تازه عروسی کرده بودن امدم برا همه تعریف کردم خانمش لباس توری داره و کاندوم از خونشون اوردم با ابجیم  اب میکردیم توش بازی میکردیم بابا بزرگم امد بهمون شکلات داد گفت اینا خوب نیستن رفت برامون یه کارتون برامون بادکنک خریده بود 

هر بچه ای منو میبینه میگه خوشبحال بچه تون چقدر مامان مهربونی داره   ولی نمیدونن من بچه ندارم  کاش خدا نگام میکرد من باردار میشدم و صاحب یه فرزند سالم و زیبا خدایا امیدم به تو هست خودت دستمو بگیر
خواهرزادم 2سالش بود حمومشون میداد بدبختارو😞😞😞😤😤😤 بعد میاورد بیرون یه سشوار کوچیک داشت خشکشون ...

،😂😂😂😂من براشون روی بخاری پارچه پهن میکردم میخوابوندمشون که گرمشون بشه 


:) 💛

مامانم گذاشت خونه فامیل منو رفت جایی

اون فایمیلم کیفشو ریخت زمین آرایش کرد ی عقیق دراز افتاد از کیفش بیرون منم دزدیدم

آوردم خونه دادم ب مامانم مامانم گفت عههههه از کجا پیداش کردی این هدیه و یادگاری مامان بزرگم ب من بود گمش کرده بودم

خلاصه این ک دزد ب دزد زد

با دنیا طنز برخورد کنیم✌💚🌻 وزن شروع ۷۰ وزن فعلی ۵۸✅.رسیدم به هدفم💪

یک بار یک بار این کارو انجام دادم و هنوزم عذاب وجدان دارم بخاطر این کارم یک بار رفته بودیم جنگل بعد من چوب گرفته بودم میوفتادم دنبال هر مارمولکی که روی زمین یا روی تنه درخت بود(از این مارمولک سبزا با دم های درازا)بعد دمشونو میکندم فکر کنم با بیستا مارمولک بیچاره اینکاو کردم مطمعنم یه چیزم شده بود که این بیچاره هارو انقدر اذیت کردم😣

ی کاری هس ک هروقت یادم میاد خندم میگیره و تاسف میخورم یکم مثلا چیزایی ک خوشم میومد میدزدیم معمولا اسباب بازی و چیزای کوچیک ی بارم رفته بودیم خونه یکی از فامیلامون بعد ی اسباب بازی داشت خوشم اومد برش داشتم اونام ی روز اومدن خونمون بچش همون اسباب بازیو دید گفت عههه منم یکی دارم خیلی شبی اینه از تو تخم مرغ شاتسی دراووردم منم گفتم اره اره منم   نزدیک بودا😂😂😂😂😂

خدایا توبه 😂😢

همین.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792