سلام دوستان من طبقه بالا مادر همسر زندگی میکنم دیروز نزدیک غروب که خونشون رفتیم بهم گفت شام چی دارین گفتم ماهی گفتم امشب اینجا لمونید بقیه رو دعوت کردم شماهم باشید من گفتم نه خلاصه همسرم اومد گفت بمونیم گفتم نه عزیزم میتونستن بقیه رو دعوت کردن مارو هم دعوت کنن مه اینکه الانکه من شام گذاشتم و همه اومدن به مابگن مادر همسرم اومد گفت چرا منم بهش گفتم میتونستین قبلش خبرم کنین من ناخونده سرسفره نمیشینم که بهم بگن اندازه شما هم هست من آدم مقرراتی هستم و واقعا توقع اینو نداشتم درضمن ما رابطمون بد نیست به نظرتون کارم اشتباه بوده