جمعه میخوام برم خونه مامانم شهرستان دوهفته اونجا بمونم مامانم دلتنگ شده گفته برم .شوهرمم بهم اجازه داد ولی به خاطر مامانم چون مامانم رو خیلی دوس داره .ولی از الان ماتم گرفته میخوام برم امشب شام هم نخورد .از یه طرف خوشحالم میخوام برم از یه طرف ناراحت چیکا کنم شوهرم اینقد بهم وابسته نباشه
به کرونا هم گیر ندین چون من اصلا از خونه بیرون نمیرم پدر و مادرم هم اونجا هم که برم از خونه مامانم جای دیگه نمیرم حتی خونه مادر شوهرم
الهی چ شوهر مهربونی
نمیشه با هم برین؟
انشاللله همیشه کنار هم خوش باشید این چند روز میگذره نگران نباش
منم حالم گرفته س ی برادر دارم ک بگم جونم یعنی بگن بین جونت و برادرت یکی انتخاب کن ب خداوندی خدا برادرم انتخاب میکنم حالا مادر شوهرم هر جا میشینه میگه الهی داغش ب دلش بیفته امروز جاری م اومد گفت عمیق داشت نفرین میکرد داغون شدم قانون جذب اشنا شدم میدونم نباید جدی بگیرم انرژی منفی ش ب خودش برمیگرده اما دلم بدجور شکسته
الهی درکت میکنم گلم ولی سعی کن فکر نکنی بهش .منم یه دونه برادر دارم خیلی هم دوسش دارم و سرباز هس هرشب براش زیارت عاشورا میخونم با دعای معراج برای سلامتیش. تو هم برای سلامتی برادرت بخون گلم ذهنت هم آروم میگیره .انشاالله اونقد برادرت تو زندگیش موفق باشه که مادر شوهرت از حسادت ببخش اینطوری میگم بترکه
منم شرایط تو رو دارم مامانم همش می گه بیا شهرمون از شوهرت دل بکن ولی شوهرم نمی تونم تنهاش بزارم
