بچه ها امروز با پسرم رفتم یکم براخونه خرید کنم بعد ک اومدم بیرون حس کردم یکی پشت سرمه ترسیدم دست پسرمو گرفتم تندتند راه میرفتم اونم دنبالم تند تند میومد یهو برگشتم دهنمو واکنم فوش بدم دیدم دستشو اورد جلووو.خیال کردم شمارس چشامو ریزکردم سر فوشو بکشم دیدم وسایلم بودن ک جاموندن ت مغازه وای اب شدم چقد عذرخواهی کردم ....
هر هر هر
من وقتي كتري رو از روي گاز بر ميدارم هميشه يه بسم الله ميگم نميدونم چرا!
جديدا ميگم الله اكبر ( ناخوداگاه)
خودمم تعجب ميكنم از اين حرفم
منم امروز یه سوتی بد جلو خونواده دادم.خونوادم متصل بودن به اینترنت من
گوشیم خاموش شده بود بعد منه الاغ یهو گفتم بدبخت تا ته رفته بودا......حالا 2 دیقه صبر کنید حال بیاد وصل میکنم
دوستم ویار ب بو داشت هرروز پتوعووض میکرد میشست جلوشوهرش کفتم چرا ایقد میشوری گف خو هرروز با یکی میخوابم....بعد منم بی منظور گفتم مرض داری خو فقط با یکی بخاب اونم گف خو نمیشه یکی بو میده کثیفه شوهرشو نگو هاج و واج مونده بود وقتی فهمیدیم چی گفتیم تا نیم ساعت میخندیدیم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
ديشب خواب ديدم پيش پدر مرحومم نشستم بعد عمو و زن عموم ميارن گل ميدن به پدرم و عموم گلاب ميماله رو دس
تاپیک های به روز شده
14 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
