من هیچ حامی ای ندارم ، مجبورم بسوزم و بسازم ، تا اینجا زندگی مو ساختم نمیتونم ولش کنم ، تمام دسترنجمو نمیتونم براحتی بزارم واسه نفر بعدی، من جوونیمو باختم ، ولی اینروزا داره به سرم میزنه قید همه چی رو بزنم و برم یه جایی که دستش بهم نرسه و در حسرت دیدنم باشه