بچه ها امشب من و همسرم حسابی باهم دعوامون شد
شوهرم میگه نمیتونی به من ارامش بدی
میگه تو مخفی کاری میکنی.در صورتی که تمام زندگی من و خانوادم و آنچه کردم و انچه هستم مثل کف دست تو دستاشه اتفاقا من فکر میکنم که ایراد از من بوده که خیلی چیزا رو صادقانه گفتم و براش باز کردم......که اصن به اون ربطی نداره
اما یک چیزی که هست من یک کاری رو یه دو هفته ای به صورت اپلیکیشن نصب کردم رو گوشیم تا بتونم باهاش کسب درامد کنم و ببینم چجوره اگر خوب بود بهش بگم و بهش گفتم اما کلی داد و بیداد و داد که تو ۲ هفته س به من نگفتی و پنهان کردی تو حتی ابم میخوری باید به من بگی!تماساتو کاراتو...همه چیتو.....هرچی بهش گفتم من نگفتم که ببینم چجوره برنامه ش.....بدتر و بدتر میشد و دادش بلندتر..... ما ساختمون مادرش زندگی میکنیم هرچی بهش گفتم داد نزن آبرومون رفت بدتر میشد آخر سرکلی خودمو زدم زدم تو سر و صورتم اما میزدم و حقیر شدنمو بیشتر حس میکردم براش اصلا مهم نبود و اصلا مزاحم زدنم نشد!
ایا ایشون حق داره؟آیا من واقعا باید همه چیزو و همه کارمو ریز به ریز بهش بگم؟
