شوهرم یه دوست داره اون اینطورش کرده وگرنه شوهرم خوب بود بعدمن به زنش میگم مراقب شوهرامون باشیم خطانکنن میگه من ازشوهرم مطمئنم خیانت نمیکنه گفتم بروبابا براش نگفتم
توچتاش دیدم که قرارگذاشته بودن٫بعدبادوستش پیام دادم وقسم وایه وجون بچه اش گفت قراربوده باهم بریم ویلاولی نشده٫خودشم میگفت اون دروغ میگه جایی نرفتیم وزیزبارنرفت٫نمیدونم بخداتاکجاپیش رفتن ولی حتماکه نبایدجنسی باشه همین که به زن خودت محل نزاری وبری قربون صدقه زن مردم بشی همین خودش کلیه٫
آره بابامن تواین هشت سال هیچوقت به پیشنهاداتش نه نگفتم ولی الان وقتی میگه میگم خوابم میاد یا بچه ها که میخابن منم خودم میزنم به خواب کنارش نمیشینم بغلش نمیرم اصلا تانیادسراغم سراغشانمیگیرم. فکرکن میره خونه همین دوستش تاساعت چهارصبح نمیادخونه بعدمیادمنوبیدارمیکنه رابطه میخاد فکرکن
تازه خواهران ازچی بگم ازچی نگم دلم پره٫دوس دختره مجردیاش بوده واسمش زهره بوده٫ازوقتی که باهاش ازدواج کردم دیدم یکzرودستشه یکی هم روپاش بریده وجاش مونده٫گفتم اول اسم کیه گفت سرکل کل بادوستم نوشتم حالافهمیدم اول اسم زهره خانوم بوده
آره بیخیال بابا من همش وقتی دیرمیاداسترس داشتم وهی زنگ میزدم کجایی وکی میای واونم سرکیف به رفیق بازیاش میرسه منم زندانیم توخونه الان دیگه هیچ سراغشانمیگیرم حتی اگه تا صبح نیاذخونه البته بگم تازه خوشش میاد سراغشانگیرم. میگه من هرچی بخای گول میدمت فقط گیرنذه کجایی ببین کارش به کجاهارسیده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
