فقط بخاطر وحود نازنیت
پسر عموی شوهرم کلی فیلم ریخته بود توکامپیوترمون که همشونم بدون سانسور بودن،،یهروزبا تاپ وشورت نشسته بودم تو اتاق فیلماسپارتاکوس میدیدم. پسرمو هم از اتاق بیرون کرده بودم چون صحنه +۱۸ و کشتدوکشتار داره،،بعدپسرعموی شوهرم اومد یه کاری داشت،من یه چادر انداختم سرم رفتم ببینم چیکار داره،،پسرمم اومد
از پسرمپرسیددچه خبر ؟؟ پسرمگفت هیچی خوصلم سر رفته،،گفت چرا؟؟ خوب تو که کلی اسباب بازی داری برو بازی کن
پسرمم گفتدمامانم داره فیلم اسپارتاکوس میبینه منو تو اتاق را نمیده دستپاچه شدم اومدم جلودهن پسرمو بگیرم چادرم رفت زیر پام از سرم افتاد،لحظه خیلی بدی بود از خحالت مردم،،،دیدم چاره ای نیست دیگه وایسادم گریه کردن تون ییچاره هم تند تند میگفت اشکال نداره من هیچی ندیدم😆😆😆😆😆
تا چن وقت میدیدمش یه لبخند محوی میزد😒😒😒