یبار با مادرم میخواستم شب برم عابر کنار خونمون.حوصله مانتو شلوار پوشیدن نداشتم.هواخیلی سرد بود.
عاقا ی کاپشن بادی پوشیدم روش چادر گلگلی سر کردم با دمپایی😑🤣یعنی عین قوزمیت شده بودم پشتمم قوز دراورده بود😂😂
من و مامانم تا دم عابر ترکیدیم
جلو صورتمم گرفته بودم هرکی منو میدید نمیگفت امسانه میگفت جنی آلی چیزیه🤣🤣🤣