دیشب بعد یه مدت قهر و و جر و بحث با هم اشتی کزدیم
من امروز باید میومدم سر کار
تا ساعت ۳با ۳/۵بیدار بودیم
بعد خودش گفت من فردا خودم میبرمت سر کار
منم گفتم نه عزیزم با اسنپ میرم
خلاصه صبح با بدبختی بیدار شدم
انتظار داشتم بیدار بشه بگه من میبرمت
ولی همنطوز که خواب بود گفت برسونمت
گفتم نه خودم میرم
بعدشم گرفت خوابید 😐😐