بت خانواده همسر را بشکنید

نمیدونم چرا سوال شما ک سوال منم بود مغفول موند تو اون تاپیک مغفول موند

منم خیلی منتظر جوابم

اخیرا فقط بخاطر اینکه ببینم جواب دادن یا نه میام نی نی سایت و چک میکنم تاپیک رو  

تاپیک صمیمیت ممنوع کلا تعطیل شد که

اره دقیقا منم بخاطر جواب همون سوال چک میکنم نی نی سایتو

عه منم الان دیدم

@بانوآرتمیس   تاپیک صمیمیت ممنوع تعطیل شده چجوری میشه برگردوندش؟؟

اوهوم چه ایده خوبی.....ممنون...بازم بنویسبد برامون🤗

خواهش میکنم🌹

البته بگم که این مواردی که به نظر خیلی اسون میان چندسال قبل اگر بهشون فکر میکردم از ترس سکته میکردم، مثلا اینکه روز درمیون باید برم سر بزنم و مادرشوهرم میره شهرستان هر شب براشون غذا ببرم و اخر هفته ها باهاشون بریم بیرون جزو اعتقادات صددرصدم بود و مامانم همش روش تاکید میکرد! که کم کم دیدم چه خسارت هایی میاره.. مثلا مادرشوهرم دیگه توقع داشت هر هفته باهاشون برم خونه خاله همسرم، اینکه هرکی از شهرستان میاد دعوتش کنم، هرجا میرم بهشون خبر بدم و .. 

اما الان که انقدر معمولی ام هیچ توقعی هم ازم ندارن و‌گاهی گله میکنن که منم میگم اره راست میگین خیلی سخت شده تو این دوره زمونه همه درگیرن

تاپیک صمیمیت ممنوع تعطیل شده😓

یک متن سازی خوب دیگه در مورد شاغل بودن خانوم ها انجام دادم چندین سال

چون تو خانواده مادر و پدر همسرم اکثرا خانه دار هستند

از اینکه مثلا عمه جانم که مسئول فلان اداره ست برای بچه ش مغازه گرفته، اینکه خانم های فامیل ما با اینکه شاغل اند چقدر بچه های خوبی تربیت کردند و رتبه های کنکور  خوبی اوردند، اینکه فلان خانم (که شاغله) چقدر فهم و درایت داره، اینکه مثلا امروز اون مراجع مون تلفن زد و‌بهم گفت خانم دکتر ممنونم از فلان کاری که انجام دادید و ..

اینکه با خوندن کتاب انسان هر روز یک دنیای جدید رو‌میشناسه، مخرید کناب هنر خوب زندگی کردن رولف دوبلی برای پدرهمسرم، تعریف از داستان های شاهکاری مثل بینوایان، ارزوهای بزرگ و جین ایر و خریدش برای خواهر همسرم...

کلا ارزش هایی که واقعا در ذهن خودم و خانوادم بود در مورد تلاش و کار و ارزش افرینی رو در موقعیت های مختلف بیان کردم

سلام دوستام

میشه یه نفر بهم توضیح بده متن سازی یعنی چی

وای انگار دغدغه های قبلی منو‌ گفتین شما.....

خوشحالم ک موفق شدین🤗🤗

سلام کسی میدونه چرا تاپیک صمیمیت ممنوع تعطیل شده ??

بانو کاش یه تاپیک هم درمورد زن مستقل و قوی و شاد بزنیید

و راه و روششو بگیید،زنی که قوی باشه،با خانواده ی شوهر هم کنار میاد

بانو آرتمیس عزیز خدا قوت 

بنده مطالب شما و دختر گرانبها رو دنبال می کنم 

از معدود تاپیک های مفید نی نی سایت هستند

پاینده باشید 

سلام به دوستان

من هم از بعضی ها بت ساختم

در برخورد با آدم ها خیلی خودم رو هیجان زده نشون می دم یعنی نمایشی سلام و علیک پرشوری می کنم. حس می کنم اگه معمولی سلام علیک کنم بد میشه نمی دونم این بد شدن یعنی چی. اما انگار همیشه باید من گرمی بخش مجلس باشم.معمولی سلام و علیک کردم نمی دونم خوبه یا نه ولی حتما ناشی از اینه که اعتماد به نفس خوبی داریم و اهمیت خاصی به طرف مقابلمون نمی دیم. اما حس می کنم پرشور نبودن در روابط، روابط رو سیاه سفید می کنه بدون هیچ زیبایی ای. من به برکت کرونا خیلی از فامیل های خودم و شوهرم جدا افتادم و دور شدم. خیلی وقته کسی نمی تونه دیگه ناراحتم کنه. قبلا حس می کردم وظیفه دارم به مادربزرگم خیلی برسم بشینم پای حرفش و اگه از مادر و پدرم گله می کنه دلداریش بدم. اما الان فهمیدم اگه من مشکل شخصیتی دارم یکی از دلایلش همین خانم هست این خانم به اسم مادربزرگ خیلی به روح من چاقو زده. دیگه حس عذاب وجدان ندارم در مواجهه باهاش سرم رو با بچه ام گرم می کنم و کمتر باهاش حتی حرف نی زنم. گاهی نسبت بهش کینه حس می کنم ولی بیخیال میشم و اعتنایی به این حس نمی کنم. رفتارم باهاش خیلی عادی بدون هیچ مهربانی و لطف اضافه است. خدا بهش رحم کنه. اون دنیا چطور میخواد جواب بده. اون باعث ناهنجاری های مادر زادی من هست. وقتی مادرم باردار بود اون مثل هر از مادرم کار میکشید کارهای سخت. اون من رو از مادرم جدا می کرد و به خودش می چسباند. اون پستونک ذهنم میذاشت و من رو تا ۶ سالگی در مرحله دهانی نگه داشت. مادرم در حضور او هیچ وقت من رو نبوسید. اون باعث می شد پدرم آرامشش رو از دست بده و زندگی ما به جهنم تبدیل بشه من اون موقع ها آرزوی مرگ پدرم رو می کردم. پدری که خودش قربانی مادری زالو صفت و از خدا بی خبر بود. لطفا کسی ریپلای نکنه حرفای من رو اگه میخواد بهم توصیه کنه آدم درباره مادربزرگش اینطوری حرف نمی زنه.

اخی عزیزم تقریبا میفهمم حرفاتو چون همچین تجربه هایی داشتم کلا قدیم ترها مادرشورها اکثرا خبیث و بدجنس بودن و به هرقیمتی عروسشونو اذیت میکردن عروس بیچاره هم میسوخته و میساخته

اما انشالا ماها مثل نسل قبلمون نباشیم مظلوم و ...

بامطالعه وتلاش قوی مستقل و محکم بشیم وتجربه های تلخ مادرامون براما تکرار نشه