امروز بعد چند ماه اصرار دوستام بالاخره اومدن خونمون با اینکه برا کرونا مخالف بودم ولی دیگه نمیشد قبولشون نکنم.یکی شون با اینکه باردارهم بود کلی سرفه میکرد حتی میگفت رفته مطب دکتر متوجه شده یکی از مریضای اونجا کرونا داشته الان خیلی ترسیدم نه برا خودم برا خونوادم. به همه چیز هم دست زده،خونوادمم ک برگشتن خب ب همون وسایل دست زدن خیلی میترسم