من به معنای تموم داغون شدم و هستم
دختر اولم ۶ سالش بود که باردارشدم و تا روز آخر زایمانم سرکار کارای خونه و توقعات و کارای مادرم رو هم داشتم
بعد زایمان کلاس اول دخترم بلافاصله شروع شد و استرس کارمم داشتم و هیچ کمکی هم نداشتم
اینو بگم که کارمو از دست دادم و شدم یه زن افسرده ی دست تنها
البته اگر کمک داشتم و بچمم اروم بود هیچکدوم از اینارو نداشتم
شوهرمم هر وقت میلش باشه کمک میکنه و هر وقت نباشه نه