هر زنی با شوهرتون دوکلمه حرف زد بهش نظر نداره

به نظر من این نقشه بوده که اون این حرف رو بزنه وراوابط رو قطع کنه

وای ذهن مریض درست بشو نی منم فکرم مریضه یه وقتایی به روشوهرم میارم ومیدونم همین باعث میشه که پروبشه یه بهمون سمت کشیده بشه توروخدا اگه میتونید کمک کنید من دچار بدبینی هستم چون خیانت دیدم و هیچ غلطی نکردم شوهرم به دست و پام افتاد بخشیدمش رفتارش خوب شده خیلی ولی من فکرم مریض شده دیگه شک دارم قبلا رمز گوشیشو بهم نمیداد الان اینجوری نیست قبلا جاشو جدا میکرد حتی تمایل نداشت کنارم بخوابه  بعدمدتها خودش خوب شد وبعدا مجبور به اعتراف شد وبه غلط کردم ببخشم تورو خدا و... بخشیدمش ولی دلم باهاش نی آروم قرار ندارم یه مردیه که محبت نمیکنه از لحاظ رابطه خوبه ولی الان اون به من شک داره بدبینه بهش میگم بریم مشاوره میگه توبرو خوب شدی منم میرم میاد خونه هردوسرموتو گوشیه بعد میخوابیم به نظر من من زن کاملی نیستم اون شروع میکنه از کل روز مرگی کارش میگه چه اتفاقی افتاد چی شد و... من شنونده خوبی نیستم یا هربحثی میشه واکنش نشون میده دادو بیداد میکنه منم بدم میدو میترسم به این خاطر بهش پیام میدم اونم متنفره که با چت باهاش بحث کنی  من نمیدونم چکار کنم بارها میگه یکسره سرت توگوشیه گوشیت از من مهمتره و....من خیلی وقتا گوشیش رو چک میکنم هیچی نمیبینم یا حتی یه سری فالووراشو آن میکنم میبینم پی گیر نشده 

ولی دیروز که سرکاربود دیدم که تو وات آنلاین شب سرکردم تو گوشیش اون تایم چتی نداشت ومیدنم حذف کرده قبلا عکس بچمونو میذاشت الان ۳ هفته فقط عکس خودش من نمیدونم چکارکنم واقعا گیجم 😔

میترسم دست خودم نی ازخیانت دوباره میترسم وخودش قسم خورد اگه یکبار دیگه خیانت دیدی برو بچه رو هم ببر و.... ازاون خیانت ۶ سال میگذره اون دختره پست که ده سال کوچیکتراز من بود الان خدا به نظرم جوابشو داده ۲ تا نامزدی ناموفق داشت تاپای عقد رفت بهم خورد الان نامزدی کرده دوباره نامزدش از الان تعصبیه من نفرینشون کردم به درد وحال من گرفتاربشن چون به دختر ۱۴ ساله و شوهر بی عقل روح و روان منو بیمار کردن 

کاش بودین و به من کمک میکردین 😔😔😔😔😔حال دلم روح و روانم خوب نی