ممنونم
یادمه بابام کفشای مامانمو جلو پاش صاف.میکرد
ولی مادرم مدام درحال تیک زدن با اینو اون بود
یبارم رفت بازار برای دوست پسر اون زمانش ادکلن خرید
کادو پیچش کرد وجا داد تو کمد
بابام ناخواسته پیداش کرد روش نوشته بود روز مرد مبارک
اونم فکرکرده بود برای اون خریده
بعدش ک بابام رفت مامانم کلی منو زد و گفت تو بهش گفتی اونجا ادکلن...
گاهی.وقتا اینقد اشک میریزم قلبم به سوزش میاد