2777
2789
عنوان

جاری حسود

463 بازدید | 31 پست

سلام خواهرا دوتا هم عروس دارم  

اول باهم قهر بودن بعد  منو سفت چسبید یکیشون ظهر و شب پیشم بود ولی دختره موزی از وقتی اشتی کردن یجوری با من رفتار میکنه ک بیا و بیین فقد در حد یه سلام حالا چسبید به اونی ک تا دیروز ازش بد میگفت و قهر بود همش استوری  تیکه میزاره ک منو حرص بده  (دقیقا مشخصه ک با خود منه با طرز حرف زدنش )یا همه خانواده همسرمو دعوت میکنه بجز من وشوهرم یعتی هرکاری ک میکنه از لحظه به لحظه عکس میگیره میزاره استوری ک چی ما پیش همیم بنظرتون چطور رفتار کنم ازشم پرسیدم گفتم چرااینجور سرد رفتار میکنی چیشده گفتش ک چیزی نشده 

اهمیت نده میخواد حرصت و در بیاره

محله ما یک رفتگر دارد،صبح که با ماشین از درب خانه خارج می شوم سلامی گرم میکندو من هم از ماشین پیاده می شوم و دستی محترمانه به او می دهم ،حال و احوال را می پرسد و مشغول کارش می شود....همسایهطبقه زیرین ما نیز دکتر جراح است ،گاهی اوقات که درون آسانسور می بینمش سلامی میکنمو او فقط سرش را تکان می دهد و درب آسانسور باز نشده برای بیرون رفتن خیز می کندبه شخصهاگر روزی برای زنده ماندن نیازمند این دکتر شوم ، جارو زدن سنگ قبرم به دست آن رفتگر ، بشدت لذت بخش تر از طبابت آن دکتر برای ادامه حیاتم است.تحصیلات مطلقا هیچ ربطی به شعور افراد ندارد#کتاب چند کلام ساده

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

[QUOTE=159493447]من چطور رفتار کنم [/QUOTE حست رو کاملا درک میکنم.منم مث توام. با هر دوتاشون در حد ...

 😔عزیزم میدونی چی مادر شوهرم باهام خوب بود اونم کشوندن سمت خودشون اخه جاری بزرگم خیللللی سیاست داره 

منم تا حالا در جواب استوریاش اصلا چیزی نذاشتم  ولی واقعا رفتارشون اذیتم میکنه

خب خط تو عوض کن یا انفالوش کن راحت یا اینکه استوری هاشو باز نکن 

محله ما یک رفتگر دارد،صبح که با ماشین از درب خانه خارج می شوم سلامی گرم میکندو من هم از ماشین پیاده می شوم و دستی محترمانه به او می دهم ،حال و احوال را می پرسد و مشغول کارش می شود....همسایهطبقه زیرین ما نیز دکتر جراح است ،گاهی اوقات که درون آسانسور می بینمش سلامی میکنمو او فقط سرش را تکان می دهد و درب آسانسور باز نشده برای بیرون رفتن خیز می کندبه شخصهاگر روزی برای زنده ماندن نیازمند این دکتر شوم ، جارو زدن سنگ قبرم به دست آن رفتگر ، بشدت لذت بخش تر از طبابت آن دکتر برای ادامه حیاتم است.تحصیلات مطلقا هیچ ربطی به شعور افراد ندارد#کتاب چند کلام ساده
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز