7سال ی استان دورزندگی کردم بخاطرشغل شوهرم
یسال ونیم حدوداکه امدم استان خودمون.اما3ساعت باخانوادم فاصله دارم
کارشوهرم12ساعت شیفته و24ساعت استراحت
حالاخیابونی ک بابام خونه دارن روبروی خونه بابام ی خانه خالی شده
شوهرم میگه بیاخونه روببرم اونجاکنارپدرمادرت باشی
این شهرغریب همش بابچه هاتوخونه اسیرین
دوتابچه دارم5سال ودوسال
بنظرتون قبول کنم
اونطوری شوهرم شیفتوبیشترمیمونه واستراحتشم بیشترمیشه.یه هفته شیفت میمونه یه هفته استراحت
ممنون ک خوندین ونظرمیدین دوستای گلم😄
آره برو
استارتر با اجازه عزیزم:
اسم های مستعار شخصیت رمان ها رو میخوام بگم، منتهی چون حقیقت زندگی خودمه مستعار میگم ☺️
آزاده :خودم
حامد:عشق آزاده
پویا:پسری که آزاده مجبوره باهاش ازدواج کنه💔
@delhayesangii
دوستان کانالم تو تلگرام هستش🌺
من بودم با سر قبول میکردم چی از این بهتر
اره گلم حتما قبول کن 😌
آره خوبه موافقم
خوب برید دیگه
خب خیلی خوبه ک
اگه شوهرت اذیت نمیشه خب برو ولی من باشم نمیرم چون وابسته ام به شوهرم اونوقت همش فکرم پیش شوهرمه
عالیه حتما قبول کن
اره
ادم یکی رو تو شهر داشته یلشه بهش سربزنه خیلی خوبه
اگه تو شهرت غریب هستی
حتما بروو
ولی خودت هم باید زن زرنگی باشه دیگه اون یه هفته خرید خونه پا شما می افته که تنهایی بری خرید
خیلی خوبه قبول کن چرا دو دلی
مجردم ولی نه من نه مامانم نه بابام حاضر نیستیم یه شب بددن بابام بمونیم از طرفی بابام بخواد یه هفته خونه باشه دوم نمیاده
