بدویین بیایین تعریف کنیم
فکر نکنم خاطره هیچ کس از من قشنگ تر باشه من عروس فراری لقب گرفتم
من تا يكسال بعد از عروسيم همش به همسرم ميگفتم بازم برام عروسي بگير انقدددددر كه بهم خوش گذشته بود 😁😁
لایک پلیز
خاطره خنده دار ندارم همش حسرته
چون خانوادش نذاشتن برم آتلیه نذاشتن فیلمبردار بگیریم نذاشتن مجلسو یجا بگیریم تا ماهم ارکست داشته باشیم ووووووووووو😢😢😢😢
من بگم بايد گريه كنيم😂😂😂😖😖😖
من مجردم ولی عروسی پسر عموم بود عروس پا شد با فامیلاش اذری برقصه دور اول رو ک رفت دور دوم پاش پیچ خورد پخش زمین شد پسر عموم از جاش پاشد با صدای بلند گفت خوب دیگه با اجازه من منقرض میشم 😂😂😂😂مرخص رو منقرض گفت بیچاره هم خندش گرفته از زمین خوردن زنش بود هم سرخ بود از سوتس ک داده بود 😂😂😂
من فرار کردم تو عقد همش حرف از مادیات میزد جدی نگرفتم و ترسیدم جدا بشم افکارش بهم نمیخورد بعد ۲سال عقد که عروسی هم نکردم و دختر بودم جهیزیه چیدیم و جشن گرفتم که دیدم بله آقا و مادرش حمله ور شدن بهم و من شاعل بودم گفتن باید اینقده ماهیانه درامد داشته باشی و........منم بعد چند ماه عروسی نکرده فرار کردممممممممم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
