2777
2789

مادربزرگم سه ماه پیشم بود. من شیرازم.عمه‌م تهران زندگی می‌کنه از هفته دوم میگفت بسه پیش تو بود باید برگرده...منم میدونستم ملاحظه  کرونا  رو نمیکنن هم خودش و هم دختراش(دو تا دختر پلنگ داره) هی چونه می‌زدم که بذار بمونه تا اینکه....

حوصله دارین بقیش و بگم؟

نخستین‌بار که عشق به سراغم آمد ادعای مالکیت جهان را کردم و همه‌چیز و همه‌کس را متعلق به خود دانستم. امروز که تهی از خودخواهی‌ها و تصاحب‌ها، نگاهی عاشقانه به زندگی دارم، از هرچه هست تنها مالک تنهایی خویشم و فروتنانه غیاب حضورم را اعلام می‌کنم.این است نظام عشق؛ هیچ‌ بودن...

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چند روز،پیش  زنگ زد میام شیراز دنبالش...منم چون می‌خواست بیاد خونه من روم نشد بگم نیا... مادربزرگم هم آلزایمر داره  ولی اصلا دوست نداشت بره...خودمم قلبم از،غصه دوری مامان بزرگم تیر میکشید خیلی سختم بود خلاصه اومد و با ماشین طفلی رو برد...تو این شرایط کرونا...

نخستین‌بار که عشق به سراغم آمد ادعای مالکیت جهان را کردم و همه‌چیز و همه‌کس را متعلق به خود دانستم. امروز که تهی از خودخواهی‌ها و تصاحب‌ها، نگاهی عاشقانه به زندگی دارم، از هرچه هست تنها مالک تنهایی خویشم و فروتنانه غیاب حضورم را اعلام می‌کنم.این است نظام عشق؛ هیچ‌ بودن...

وقتی اومد اینجا دیدم هیچی رعایت نمیکنن نه ماسکی نه دست شستنی هیچی... بازم روم نشد هیچی بگم ولی همش نگران مادربزرگم بودم که کرونا نگیره امروز زنگ زدم بهش و گفتم که..ـ

نخستین‌بار که عشق به سراغم آمد ادعای مالکیت جهان را کردم و همه‌چیز و همه‌کس را متعلق به خود دانستم. امروز که تهی از خودخواهی‌ها و تصاحب‌ها، نگاهی عاشقانه به زندگی دارم، از هرچه هست تنها مالک تنهایی خویشم و فروتنانه غیاب حضورم را اعلام می‌کنم.این است نظام عشق؛ هیچ‌ بودن...

رسیده بود تهران گفتم یه کم بیشتر ملاحظه کنین مامان‌جون مریض میشه... خیلی آروم و منطقی گفتم ولی دعوا راه انداخت گوشی رو از روم قطع کرد حالا بدبخت شدم بچه‌ها😥😥😥😥😥

نخستین‌بار که عشق به سراغم آمد ادعای مالکیت جهان را کردم و همه‌چیز و همه‌کس را متعلق به خود دانستم. امروز که تهی از خودخواهی‌ها و تصاحب‌ها، نگاهی عاشقانه به زندگی دارم، از هرچه هست تنها مالک تنهایی خویشم و فروتنانه غیاب حضورم را اعلام می‌کنم.این است نظام عشق؛ هیچ‌ بودن...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز