مادربزرگم سه ماه پیشم بود. من شیرازم.عمهم تهران زندگی میکنه از هفته دوم میگفت بسه پیش تو بود باید برگرده...منم میدونستم ملاحظه کرونا رو نمیکنن هم خودش و هم دختراش(دو تا دختر پلنگ داره) هی چونه میزدم که بذار بمونه تا اینکه....
حوصله دارین بقیش و بگم؟
نخستینبار که عشق به سراغم آمد ادعای مالکیت جهان را کردم و همهچیز و همهکس را متعلق به خود دانستم. امروز که تهی از خودخواهیها و تصاحبها، نگاهی عاشقانه به زندگی دارم، از هرچه هست تنها مالک تنهایی خویشم و فروتنانه غیاب حضورم را اعلام میکنم.این است نظام عشق؛ هیچ بودن...
چیزی رو که دشمنت نباید بدونه رو به دوستتم نگو ••Some people just pretend to be sillyبعضیا سادگیشونم از سیاستشونه :)) گروه ۲(آبی) وزن فعلی ۶۶.وزن هدف ۶۰
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
دیگه تلفنم نمیتونم بزنم به مادربزرگم قول داده بودم هر روز زنگ میزنم ولی حالا عمهم باهام قهره...چیکار کنم
نخستینبار که عشق به سراغم آمد ادعای مالکیت جهان را کردم و همهچیز و همهکس را متعلق به خود دانستم. امروز که تهی از خودخواهیها و تصاحبها، نگاهی عاشقانه به زندگی دارم، از هرچه هست تنها مالک تنهایی خویشم و فروتنانه غیاب حضورم را اعلام میکنم.این است نظام عشق؛ هیچ بودن...
خب من دیگه تلفن نمیتونم بزنم یا تصویری با واتساپ مادربزرگم و ببینم...😭
نخستینبار که عشق به سراغم آمد ادعای مالکیت جهان را کردم و همهچیز و همهکس را متعلق به خود دانستم. امروز که تهی از خودخواهیها و تصاحبها، نگاهی عاشقانه به زندگی دارم، از هرچه هست تنها مالک تنهایی خویشم و فروتنانه غیاب حضورم را اعلام میکنم.این است نظام عشق؛ هیچ بودن...
خب من دیگه تلفن نمیتونم بزنم یا تصویری با واتساپ مادربزرگم و ببینم...😭
زنگ بزن بگو گوشی بدهن به مامان بزرگت
چیزی رو که دشمنت نباید بدونه رو به دوستتم نگو ••Some people just pretend to be sillyبعضیا سادگیشونم از سیاستشونه :)) گروه ۲(آبی) وزن فعلی ۶۶.وزن هدف ۶۰
خب قهرن لعنتیا... عادت داره تصویری بهش زنگ بزنم... باید اونا براش گوشی و بگیرن
نخستینبار که عشق به سراغم آمد ادعای مالکیت جهان را کردم و همهچیز و همهکس را متعلق به خود دانستم. امروز که تهی از خودخواهیها و تصاحبها، نگاهی عاشقانه به زندگی دارم، از هرچه هست تنها مالک تنهایی خویشم و فروتنانه غیاب حضورم را اعلام میکنم.این است نظام عشق؛ هیچ بودن...
خوب زنگ بزن اشتی کن بگو منظوری نمیخواستی ناراحت بشن و اینا. بعد هم این حجم از وابستگی به مادربزر ...
مادربزرگم من و خودش بزرگ کرده آخه...مادر و پدر نداشتم...واسه همین عاشقشم خیلی هم ناز و آرومه...نمیدونی چه دل خونی دارم... واقعا هم منظوری نداشتم آخه این بیماری خیلی به سالمندا آسیب میزنه ممکنه با بیملاحظگی به کشتن بدنش...باور کن برام مث بچهام میمونه...حس میکنم مادرشم ...خیلی گریه کردم نابودم
نخستینبار که عشق به سراغم آمد ادعای مالکیت جهان را کردم و همهچیز و همهکس را متعلق به خود دانستم. امروز که تهی از خودخواهیها و تصاحبها، نگاهی عاشقانه به زندگی دارم، از هرچه هست تنها مالک تنهایی خویشم و فروتنانه غیاب حضورم را اعلام میکنم.این است نظام عشق؛ هیچ بودن...
مجبوری زنگ بزنی معذرت خواهی کنی و از دلشون دربیاری دیگه
آخه اگه بزنم انگار از حرفم برگشتم ... من واسه سلامت مادربزرگم گفتم رعایت کنین...عذرخواهی کنم انگار حرفام الکی بوده
...
نخستینبار که عشق به سراغم آمد ادعای مالکیت جهان را کردم و همهچیز و همهکس را متعلق به خود دانستم. امروز که تهی از خودخواهیها و تصاحبها، نگاهی عاشقانه به زندگی دارم، از هرچه هست تنها مالک تنهایی خویشم و فروتنانه غیاب حضورم را اعلام میکنم.این است نظام عشق؛ هیچ بودن...