من تنبلی شدید تخمدان داشتم...
رفتم سونو انقدر ناامیدم کرد که بچه دار نمیشی و اگر بشی سخت میشی و....
یکسال اقدام کردیم نشد...😔
آقا طلبید و رفتیم کربلا
منم کلی گوشواره خریدم و به نیت حضرت رقیه تو بسن الحرمین پخش کردم...
بعد از اون قضیه با همسرم رفتیم داخل حرم یه جایی باهم نشستیم...
یه خادم مرد از دور صدام کرد... خیلی ترسیدم رفتم جلو
دوستمم باهام اومد...
مرده به عراقی میگفت که دیشب خواب منو همسرمو دیده و بهمون یه نشونی هایی داد دوستم عراقی بلد بود دست و پا شکسته و تونستیم بفهمیم منظورشو...
اون آقا بهم تربت و یه کم غذای حرم داد...
چه مزه ای...
هنوز توی دهنمه مزش...
اگر اعتقاد دارین به معجزه باور میکنین!
من با اون غذا و اون تربت باردار شدم...
بخاطر یه سری مسائل منو همسرم دو سه هفته قبل سفر رابطه نداشتیم توی سفرم که نمیشد...
از کربلا برگشتم...
با یه هدیه ی با ارزش تو شکمم...
دختری که حسین بهم هدیه داد و الان شده همه وجودم و الان نه ماهشه...
اینو نوشتم برای دلگرمی اونایی که بچه دار نمیشن
الهی به حق این شب عزیز دامنتون سبز بشه
از رحمت خدا و لطف اهل بیت ناامید نشین
من کل زندگیمو از حسین و کربلا دارم😭