۱۶ روزه زایمان کردم،شوهرم بهم بی توجهه،من از خودم بدم میاد شکمم آویزونه،نمیدونم چرا اما عمیقا بچه رو دوس ندارم حسی بهش ندارم از همه چی بریدم شوهرم یه کادو کوچیکم برام نگرفت که هیچ حالا میخواد پول خودمم ازم بکیره،مامانش از بس تو زندگیمون دخالت کرد دیگه از شوهرم دلسرد شدم الانم میخواد تو تربیت بچم دخالت کنه،از همه چی خسته شدم دارم به مرگ فکر میکنم که اگه بخوام بمیرم چجوری بمیرم...دارم به جدایی فکر میکنم دیگه خسته شدم
اخی دلت میاد...یه نی نی فسقلی خوشگل داری که میتونی یه عامله از وجودش عشق بگیری.میری ورزش شکمتم لاغر میشه..برو موهاتو رنگ کن.لباسای خوب بپوش.ارایش کن.بذار شوهرتم از دینت لذت ببره گلم.اهنگ بذار برقص.خداروشکر فارغ شدی و همه چیز اوکیه.چی بهتر از این.