دوستان من با یکی از خواهرشوهرام حرفم شد و اونم هر چی از دهنش در امده بود به همسرم گفته بود بعد از اون با اینکه اون مقصر بود مادرشوهر و بقیه خواهرشوهرام به طرفداری از اون باما سرسنگین شدن خواهرشوهرام که کلا به طرفداری خواهرشون با ما قطع رابطه کردن مادرشوهرمم که طبقه بالای خونه ماست کلا دیگه خونه ما نیومد در صورتی که شوهرم میره اونجا منم دو بار رفتم اما نیومد کلا ما حذف شدیم نه مهمونی نه بیرون رفتن دیگه ما رو نمیگن همه باهم خوشن و ما تنها شدیم خیلی ناراحتم از واکنش خانواده همسرم که اینجوری پشت ما رو خالی کردن توی شهر غریب حالا من کم کم عادت کردم به این شرایط اما شوهرم ناراحته نمیدونم چکار کنم 😩😩
ب عنت نباشه
بهتر
چی بگم والا
منم شرایط تو رو دارم
اصلا بهش فکر نکن پیشرفت کن سرتو گرم کلاس و مهارتهای مختلف کن به مرور زمان درست میشه
فکر کن مستاجری و ی جای غریب منم مادرشوهرم ی مدت منو محل نداد همشون همینجوری ولی من خیلی ناراحت بودم الان عادت کردم هفته ای یبارم نمیرم
چ خواهرای چرت و پرتی داره
بهتر
ولی احترام مادرشو نگه دارید برین هر چند وقت ی بار بازم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
17 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
