امروز همکارم از آجیل خریدنش گفت منم پول ندارم بخرم اینقدر عصر گریه کردم مردم!! بخدا اصلا شکمو نبودم و نیستم ولی انگار خیلی احساساتی شدم حالم از این ضعفم بهم میخوره ولی دست خودم نیست
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بیشتر این تغییرات خلق و خو برام عجیبه مگه ادم برای خوراکی گریه میکنه!!
آدم کلا حساس میشه ما کرونا گرفته بودیم یک ماه خونه مادر شوهرم نرفتیم بعد که رفتیم مادر شوهرم تا ما رو دید به شوهرم گفت وای چقدر دلم برات تنگ شده، من یک لحظه بغض گلوم گرفت که دلش برای من تنگ نشده 😂😂😂