2777
2789
عنوان

خیانتم و حس بد بعد طلاق

| مشاهده متن کامل بحث + 933 بازدید | 39 پست
نه شوهرم از اول هی خیانت مبکرد با اینو اون بود ولی مخفیانه کلا همش با دخترا بود من بعدش از تنهایی ...

اگه قبل از طلاقت با اون آقا رابطه جنسی داشتی،و اینکه به امام حسین هم قسم میخوری،یعنی اینکه یه چیزایی از همین دین و امام حسین حالیته،پس اینو بدون که اگه قبل از طلاق با اون آقا رابطه جنسی داشتی،دیگه نمیتونی باهاش ازدواج کنی چون اسلام میگه حرام هستین واسه همدیگه،چون رابطه داشتین...

واونوآقا هم اگه بیاد به قول خودش بگیرتت،زندگیتون خوب نمیشه چون اون بهت اعتماد نداره،به هرحال زنی بودی که باوجود متاهل بودن بازم به سمت اون کشیده شدی،وشماهم بهش اعتمادنداری چون......

✍️... دُنیـــایِ خوبیــها گُــذَشـت ...✍️

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

تاپیک های قبلیتو خوندم خیلی ناراحت شدم مشخصه ک چقد از کار خودت پشیمونی ولی کاش یه لحظه هم اون مرد نتونه بیاد سراغت تو الان بخشیده شدی ولی وسوسه ها همچنان ادامه داره ، راه اون مرد وببند اصلا دربارش فکر هم نکن بیشتر برو سراغ معنویات حیفه حالا ک قراره ب ارامش برسی باز تو یه منجلاب غرق،شی

❣ دلم می خواهد یک دختر داشته باشم.❣دختری با موهای بلند مشکی و چشم های درشت خندان. اسمش را بگذارم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانوانم و گیسهایش را ببافم تا قلبم آرام بگیرد.حالا که فکرش را میکنم دلم میخواهد "باران" هم داشته باشم. دختری لاغر و قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند. یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم. اسمش را بگذارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم" را نکند. آدم برای دختری با موهای طلایی جز گندم چه اسمی می تواند بگذارد. معلوم است، "خورشید"! اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد و هر صبح که چشمهایش را باز می کند ببیند خواهرش "شبنم" زودتر از او سماور را روشن کرده، "شادی" را بیدار کرده و به "نسترن" رسیده. دلم میخواهد در حیاط خانه م "ترانه" بخواند و "بهار" برقصد. "نگار"م خودش را لوس کند و من به هیچ کدام نگویم که روز تولد خواهرشان "الهه" مجذوب چشم هایش شده م. دلم چقدر دختر می خواهد. روزهایم بی "سحر"، شبهایم بی "مهتاب"، آسمانم بی "ستاره" و زندگی بدون "افسانه" ممکن نیست. تازه یک "ساقی" هم میخواهم تا سرم را گرم کند و "همدم" تا درد دل هایم را برایش بگویم. "رویا" می خواهم تا انگیزه زندگیم باشد و "آرزو" که دلیل نفس کشیدنم. دلم میخواهد یک دختر داشته باشم. دختری که خودم را توی چشمهایش و آرزوهایم را روی پیشانیش ببینم. هیچ اسمی توصیفش نکند. همه چیز باشد و هیچ نباشد. از هر قیدی آزاد باشد و در هیچ ظرفی جا نشود. رهای رها باشد! آری، انگار دلم می خواهد دخترم "رها" باشد..
اصلا من نمبخوامش و ازش بیزارم ولی دست از تهدید نمیکشه

خیلی محکم جوابشو بده بگو اگر برم خودمو و تو رو لو بدم هر دو مجازات میشیم...اصلا خودتو ترسو نشون نده...اگر میشد بری شهر دیگه خیلی خوب میشد

❣ دلم می خواهد یک دختر داشته باشم.❣دختری با موهای بلند مشکی و چشم های درشت خندان. اسمش را بگذارم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانوانم و گیسهایش را ببافم تا قلبم آرام بگیرد.حالا که فکرش را میکنم دلم میخواهد "باران" هم داشته باشم. دختری لاغر و قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند. یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم. اسمش را بگذارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم" را نکند. آدم برای دختری با موهای طلایی جز گندم چه اسمی می تواند بگذارد. معلوم است، "خورشید"! اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد و هر صبح که چشمهایش را باز می کند ببیند خواهرش "شبنم" زودتر از او سماور را روشن کرده، "شادی" را بیدار کرده و به "نسترن" رسیده. دلم میخواهد در حیاط خانه م "ترانه" بخواند و "بهار" برقصد. "نگار"م خودش را لوس کند و من به هیچ کدام نگویم که روز تولد خواهرشان "الهه" مجذوب چشم هایش شده م. دلم چقدر دختر می خواهد. روزهایم بی "سحر"، شبهایم بی "مهتاب"، آسمانم بی "ستاره" و زندگی بدون "افسانه" ممکن نیست. تازه یک "ساقی" هم میخواهم تا سرم را گرم کند و "همدم" تا درد دل هایم را برایش بگویم. "رویا" می خواهم تا انگیزه زندگیم باشد و "آرزو" که دلیل نفس کشیدنم. دلم میخواهد یک دختر داشته باشم. دختری که خودم را توی چشمهایش و آرزوهایم را روی پیشانیش ببینم. هیچ اسمی توصیفش نکند. همه چیز باشد و هیچ نباشد. از هر قیدی آزاد باشد و در هیچ ظرفی جا نشود. رهای رها باشد! آری، انگار دلم می خواهد دخترم "رها" باشد..
اصلا من نمبخوامش و ازش بیزارم ولی دست از تهدید نمیکشه

گفتم نترس و ازش شکایت کن به گوه خوری میوفته 

 طنازی و لوندی برای شوهرم بلد نیستم....هرگز با سیاست حرفمو ب کرسی ننشوندم..... روک تو چشاش نگاه کردمو گفتم ....‌  ۸۰درصد حرفامم با دعوا پیش بردم چون یک زن بی سیاستم.... اما خط قرمزهایی دارم همیشه از رابطه بعنوان اهرم فشار خواسته هام استفاده نکردم چون حس کردم خودم بی ارزش میشم..... دوست دارم مادر بشم اما همش میگم اخه نمیشه ...اخه سخته.... اگر داستان زندگیمو خونده باشید میدونید سختیام برای چیه....میگم مادر نشم اما اگر خدا روزی خواست و شدم اون طوری برنامه بچینه که بچم مثل خودم تو سختی بزرگ نشه.... دوست ندارم بخاطر لذت بردن خودم و مادر شدنم فرشته ای رو اسیر کنم.... اونقدر به خدا و وجودش ایمان دارم که مطمئنم چند وقت دیگه پیام بدم و بگم خانمها 😍برای بیماری چشمهام یک درمان قطعی انجام شد و دیگه لازم نیست منتظر نابینا شدنم بشم.🤩🤩...بعد پیام بدم وای خدارو شکر ما یک خونه ی بزرگ با باغچه ای بزرگ خریدیم..😜..بعدم بگم مادر شدم.... ماشین خریدیم.......ووووووووو..... قول میدم همیشه توی لحظات خوشم بدون ترس از چشم زخم  خوشیمو باهاتون درمیون بزارم...💖. عوضش شما هم برای آرزوهام خوشبختیم صلوات بفرستید..... که ایمان دارم خدا توی قلب تک تکتون هست و همتون دلهاتون پاکه  💞😘😘🥰
اون پسره دوست شوهرم تهدیدم میکنه باید با من باشی فقط هرکسی بیاد سمتتو میکشم  بهش میگم دست از س ...

خودتوازیت نکن ادم توهمچین فشارایه عصبی ازاین اشتباهامیکنه..فقط بااینم ازدواج نکن چون اینم رفیق همون ادمه که بهت خیانت میکرده پس واسط شوهرنمیشه دورش بزن انقدکه تاخودش ولت کنه بره پی کارش

میگن دردوازهرطرف بخونی میشه درد!ولی درمان وازاخربخونی میشه نامرد!مواظب باش واسه دردت به هردرمانی تن ندی...
شما فریب دوست شوهرتو خوردی و چون کمبود محبت داشتی رفتی سراغ اون آقا، ولی از تهدیدش نترس، هیچوقت نمیا ...

آره این خانم حرف درستی میزنه

دوست شوهرت هیچوقت جراتشو نداره ب شوهرت بگه این بامن رابطه داشته چون پای خودشم گیره که ب دوستش خیانت کرده

مطمئن باش شوهرت خون جلو چشماشو میگیره وقتی اینو بشنوه

پس اون یارو الکی زرت و پرت میکنه که تو باهاش رابطه داشته باشی و ازت سواستفاده کنه

تحویلش نگیر

انشالله خدا ی آدم خوب سررات قرار بده و خوشبخت شی


خیلی بی همه چیزه میگه من عاشقت باید حالا هم که شوهرت طلاق داده بیای با من.من نرفتم ولی گفت نمیذارم ...

مگه الکی اول برو یه شکایت تنطیم کن به جرم مزاحمت بعد یه جا قرار بزار بده دست پلیس ادمش میکنن شهر هرت که نیست اصلا نترس.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز