عزیزدلم😍😍😍مرسییییی.الهی همیشه حال دلت خوب باشه.مرسی از دعای قشنگت زندگی
من قبلا تجربه یه جدایی تو نامزدی داشتم که سه ماه بود به حدی اسیب دیدم به خودم گفتم اینبار به موقعیت شغلی توجه نمیکنم اونموقع خیلی تامین بودم ولی نه دلم اروم بود نه خیالم از عشق و یا زندگی.هفت روز هفته خونمون مختلف میرفتن میومدن همه موقعیت های بالا غیر ازدوسه تاشون بقیه بدرد نمیخوردن اون دوسه تاهم فرشته بودن هرجا هستن عاقبت بخیر باشن.ولی همسرم که اومد بااینکه موقعیتش پایینتر ازونا بود مهرش به دلم افتاد و خانوادش خیلی ازارمون دادن از رو حسادت اطرافیان و دخالت خودشون.نمیشه گفت بحثی نبود بحث هم بود ولی برای هم لااقل تب میکردیم و الانم که ازدواج کردیم خداروشکر هنوز مثل روز اولیم و بوی هم بهمون نخوره دیوونه میشیم اخلاق و شعور خیلی مهمه اوایل دخالت ها زیاده خیلی خیلی فشار زندکی سخت میشه ولی باهم گلیمتون رو بیرون میکشید و هردوتون روش زندگی رو یاد میگیرید (به مو هم برسه پاره نمیشه فرقش با زندکی و انتخاب از روی موقعیت همینه)
اینکه هیچیتون رو به خانواده ها نباید بگید حتی بحث و ....
و باخانوادت صحبت کن بگو باایشان ازدواج نمیکردم باکسی دیگه ازدواج نمیکردم و دائم از احترام هاش بهت براشون تعریف کن بلخره عادت میکنن و اگه میبینی احترام نمیگیرن سعی کن زیاد همسرتو روبرو نکنی که بعدا دچار مشکل نشن اگه زمانی هم متوجه شدو خیلی اصرار کردو عصبانی بود پشتش دربیا پشتشو هیچوقت خالی نکن بهش بگو اخلاقشون اینطوره جدی هستن قصدی ندارن مهم منو توییم و تو ابراز عشقت هیچوقت رودروایسی نکن(((((((( هرچی بکاری همونو درو میکنی ))))))))))
(((((و همیشه موقع عصبانیت و بحث بگو میفهممت درکت میکنم دوستیم باهم الان عصبانی ام دلیلی نداره نخامت هرجا بری میخوامت ولی میخوام حرفامو باهات بزنم چون تورو فقط دارم به تو نگم به کی بگم رفیق من تویی....)))))(خودش همیشه اینطور اروم میشه اینارو هیچوقت فراموش نکن)
مرسی که فرشته ای